ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رؤسای جمهوری ایران و روسیه در تماس تلفنی یک ساعته اعلام کردند
استقبال از آتش بس در قره باغ
روحانی: حضور تروریستها میتواند هم برای ایران و روسیه و هم کل منطقه خطرناک باشد
روز گذشته همزمان با اعلام و اجرای آتش بس میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان، رؤسای جمهوری ایران و روسیه در یک گفتوگوی تلفنی آخرین تحولات این مناقشه را بررسی و درباره آن رایزنی کردند. در این تماس که بیش از یک ساعت به طول انجامید، دوطرف ضمن تأیید نگرانیهای خود، همچون مشارکت گروههای تروریستی در این جنگ یا مداخله کشورهای ثالث، بر توقف درگیریها، اجرای آتشبس و دنبال کردن مسائل از طریق مذاکرات تأکید کردند. روحانی در این تماس، همچنین بر آمادگی ایران برای کمک به حل مسأله از طریق گفتوگو و مذاکره بر مبنای موازین حقوقی و بینالمللی و با احترام به تمامیت ارضی کشورها تأکید کرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی در تماس با «ولادیمیر پوتین» همتای روس خود، با بیان اینکه اساساً جنگ را راهحل مسأله قرهباغ نمیدانیم، گفت: جمهوری اسلامی ایران آماده هرگونه کمک و همکاری برای حل و فصل مناقشه آذربایجان و ارمنستان از طریق گفتوگو و مذاکره بر مبنای موازین حقوقی و بینالمللی و با احترام به تمامیت ارضی کشورها است. روحانی با بیان اینکه درگیری نظامی دو کشور همسایه جمهوریآذربایجان و ارمنستان برای ما بسیار تلخ و نگران کننده است، اظهار کرد: مداخله احتمالی برخی کشورهای ثالت در این درگیری موجب گسترده و طولانی شدن بحران خواهد شد و آن را به نفع کشورهای منطقه نمیدانیم. رئیس جمهوری با اشاره به تماسهای خود با سران دو کشور آذربایجان و ارمنستان و تأکید بر ضرورت حفظ امنیت مرزهای ایران و جان هموطنان ساکن در مناطق مرزی، افزود: صلح در منطقه برای ما از اهمیت بالایی برخوردار است. روحانی همچنین با ابراز نگرانی از حضور و مشارکت برخی گروههای تروریستی در درگیری منطقه قرهباغ، تأکید کرد: حضور تروریستها میتواند هم برای ایران و روسیه و هم کل منطقه خطرناک باشد.
رئیس جمهوری با تأکید بر ضرورت تلاش مشترک و همکاری جمعی برای پایان دادن به درگیریها، برقراری آتشبس و آغاز گفتوگوها برای حل اختلافات، افزود: درصورت ادامه درگیریها اوضاع در منطقه پیچیدهتر شده و موجب خسارات و آسیبهای مالی و جانی گستردهتر خواهد شد.
رئیس جمهوری تلاش روسیه برای برقراری آتش بس و آغاز گفتوگوها بین جمهوریآذربایجان و ارمنستان را ارزشمند توصیف کرد و با مهم خواندن اجرای آتش بس و تداوم آن از آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای ارائه هرگونه کمک و همکاری در این زمینه خبر داد. روحانی در ادامه این گفتوگو با اشاره به آثار منفی شیوع ویروس کرونا بر تبادلات اقتصادی دو کشور خواستار از سرگیری روابط اقتصادی و مبادلات ایران و روسیه از جمله برقراری پروازها و تردد کامیونهای ترانزیتی دو کشور با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی شد. رئیس جمهوری همچنین علاقهمندی ایران برای همکاری با روسیه در زمینه تولید واکسن کرونا را مورد تأکید قرار داد. روحانی در ادامه با قدردانی از مواضع حمایتی روسیه در مجامع بینالمللی درباره قطعنامههای مختلف و همچنین مخالفت با اعمال تحریمهای غیرقانونی علیه ملت ایران، ابراز امیدواری کرد رایزنیهای مشترک و همکاریهای دو کشور در زمینههای مختلف بیش از پیش توسعه یابد.
رئیس جمهوری روسیه هم در این تماس تلفنی که بیش از یک ساعت به طول انجامید، ضمن تشریح اقدامات این کشور برای حل مناقشه قرهباغ، اظهارکرد: نگرانیهای ایران از این بحران منطقهای را درک میکنیم و علاقهمند به همکاری با تهران برای حل و فصل این درگیری از مسیر مذاکره و گفتوگو هستیم.
«ولادیمیر پوتین» تصریح کرد: مواضع ایران در مسائل منطقه از جمله بحران قرهباغ از اهمیت بالایی برای ما برخوردار است و از ادامه رایزنی با تهران برای حل و فصل موضوع استقبال میکنیم. رئیس جمهوری روسیه با بیان اینکه در وهله اول باید جنگ متوقف شود، افزود: درگفتوگو با مقامات جمهوریآذربایجان و ارمنستان در مورد آتشبس از تاریخ 10 اکتبر به توافق رسیدهایم و امیدوارم با برقراری آتشبس زمینه برای گفتوگو و مذاکره فراهم شود.
پوتین مداخله کشورهای ثالث و همچنین حضور برخی گروههای تروریستی در بحران قرهباغ را برای منطقه خطرناک خواند و گفت: تلاش همه ما همسایگان باید پایان دادن به جنگ و خونریزی و حل بحران از طریق گفتوگو و مذاکره باشد.
رئیس جمهوری روسیه در بخش دیگری از این گفتوگو با تأکید بر اینکه مواضع این کشور در مورد برجام و تحریمهای غیرقانونی علیه ایران روشن و شفاف است، افزود: همواره با اقدامات غیرقانونی علیه ایران مخالف بودهایم.
پوتین با اشاره به تأثیر شیوع ویروس کرونا بر روابط اقتصادی و تجاری کشورها از جمله ایران و روسیه ابراز امیدواری کرد که با مهار کرونا سطح روابط دوباره به سطح قبل بازگردد و توافقات قبلی دو کشور اجرایی و عملیاتی شود.
استقبال ظریف از آتش بس
محمدجواد ظریف ، وزیر امور خارجه هم در توئیتی با بیان اینکه ایران از توقف خصومتها در ناگورنو- قره باغ به مثابه گامی به سوی صلح استقبال میکند، نوشت: «ما همسایگانمان ارمنستان و جمهوریآذربایجان را ترغیب میکنیم تا در گفتوگویی اصولی بر مبنای احترام به قوانین بینالمللی و تمامیت ارضی شرکت کنند.» ظریف همچنین از تلاشهای سازنده روسیه برای کمک به آتش بس در قرهباغ قدردانی کرد.
آتشبس در «قرهباغ» زیر چتر روسیه
زهره صفاری/ ساعت 12 ظهر شنبه به وقت محلی، صدای آژیر خطر در منطقه قرهباغ خاموش شد و آتشبس موقت بشردوستانه با میانجیگری روسیه، آرامش نسبی را در میان دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان برقرار کرد.
به گزارش خبرگزاری «تاس»، در پی 10 ساعت مذاکره نفسگیر میان وزرای خارجه طرفین درگیر و روسیه، نخستین مذاکره دیپلماتیک دو کشور پس از دو هفته درگیری سنگین و بی سابقه در چند دهه اخیر ساعت 2 بامداد به وقت محلی به ثمر نشست و طرفین با اعلام آتشبس موقت بر سر تبادل زندانیان و اجساد کشتهشدگان توافق کردند.
این مذاکرات در حالی از عصر جمعه در مسکو کلید خورد که پس از به بن بست خوردن تلاش دولتهای غربی برای برقراری صلح در منطقه قرهباغ، سریال مذاکرات تلفنی «ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهوری روسیه با «الهام علیاف»، همتایش در جمهوری آذربایجان و «نیکول پاشینیان»، نخستوزیر ارمنستان، وزرای خارجه دو کشور را برای برگزاری نشستی سهجانبه روانه مسکو کرد.
«ولادیمیر فرولوف»، دپیلمات سابق روس و کارشناس سیاست خارجی در این باره به بلومبرگ گفت: «پوتین دیگر بیش از این نباید سکوت میکرد. چرا که وقتی ترکیه وارد بحران کشورهای برآمده از جمهوریهای شوروی سابق شد، دخالت روسیه ضروری بود.»
به باور ناظران گرچه این توافق صلح موقت دستاورد بزرگ دیپلماتیک روسیه به شمار میرود اما از سویی جدی شدن جنگ میان دو کشور، زنگ خطر وقوع جنگ نیابتی میان حامیان طرفین درگیر در منطقه را به صدا درآورده و انتقال گاز را نیز به مخاطره انداخته بود. از سویی دیگر روسیه با داشتن مقر نظامی در ارمنستان و پیمان دفاعی امنیتی با این کشور، با جمهوری آذربایجان نیز روابط دوستانهای دارد که همین امر دولت پوتین را در به ثمر نشاندن مذاکره صلح موقت به موفقیت رساند.
آتشبار سنگین تا ساعاتی پیش از ظهر
حدود ساعت 2 بامداد دیروز به وقت روسیه، به نوشته «الجزیره»، «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه در برابر خبرنگاران قرار گرفت و از توافق بشردوستانه طرفین با میانجیگری کشورش خبر داد: «آتشبس پس از 10ساعت مذاکره، از ظهر امروز (شنبه) برقرار میشود و مذاکرات بر سر مسائل اساسی دو کشور و راهکار صلح با نظارت سران گروه مینسک ادامه خواهد یافت. صلیب سرخ نیز به محض برقراری آتشبس برای کمک و امدادرسانی وارد منطقه میشود.»
این اظهارات 10 ساعت پیش از برقراری آتشبس جلوی دوربین گفته شد اما با وجود اعلام این صلح موقت، طرفین همچنان تا دقایقی پیش از ظهر مواضع یکدیگر را زیر بمباران موشک گرفته و هر یک دیگری را به کشتار غیرنظامیان متهم میکردند. به گفته شاهدان اما پس از اینکه زمان قانونی آتشبس فرارسید صدای شلیکها خاموش شد و مردم قرهباغ پس دو هفته وحشت با آرامش وارد خیابانها شدند.
بااین حال این شادمانی با چند مورد پراکنده نقض آتش بس جای خود را به نگرانی داد. گزارش «اسپوتنیک» حاکی است، تنها 5 دقیقه بعد از اعلام آتش بس یعنی ساعت 12:05 دقیقه نیروهای جمهوری آذربایجان اقدام به حملاتی در «قره خان بیلی» کردند. نیروهای ارمنستان نیز شهرهای ترتر و آغدام را بمباران کردند.
بنا بر آخرین گزارشها تنها در دو هفته گذشته که سنگین ترین مناقشه طرفین در قرهباغ اتفاق افتاد بیش از 300 نفر کشته و نیمی از اهالی منطقه نیز آواره شدهاند.
واکنشهای داخلی و خارجی
در حالی که ساعاتی پیش از آغاز مذاکرات «الهام علیاف»، رئیس جمهوری آذربایجان مذاکرات مسکو را آخرین تیر ترکش صلح در منطقه قرهباغ عنوان کرده بود، توافق طرفین با استقبال داخلی و خارجی همراه شد. به نوشته «رویترز»، «ظهراب مناتسکانیان»، وزیر خارجه ارمنستان در حالی که به همراه همتای آذربایجانیاش بلافاصله پس از مذاکرات حاضر به پاسخگویی به خبرنگاران نشدند، با حضور در تلویزیون رسمی کشورش از «ولادیمیر پوتین» به خاطر ایفای نقش موثر در برقراری این توافق قدردانی کرد.
فرانسه نیز که در این مدت بارها مذاکرات پنهان و آشکاری با سران هر دو کشور داشته است، این آتشبس موقت را گام ابتدایی صلح قرهباغ خواند. ترکیه نیز که تنها در دو هفته اخیر بارها حمایت قاطعانه خود از جمهوری آذربایجان را اعلام کرده بود در بیانیهای با وجود استقبال از نتیجه مذاکرات مسکو همچنان به حمایت خود از باکو ادامه داد و اعلام کرد: «این آتشبس گام مهمی بود اما راهکار بلندمدتی نیست. ترکیه همچنان حامی جمهوری آذربایجان است و از هر تصمیم این کشور در این منازعه حمایت میکند.»
پیکر استاد محمدرضا شجریان با نغمه ربنا بدرقه شد
باتو میخوانیم در فردوس ایران
ندا سیجانی
خبرنگار
مراسم تشییع و تدفین استاد محمدرضا شجریان صبح روز گذشته (شنبه 19مهر) با حضور خانواده او و جمعی از هنرمندان و مسئولان استانی برگزار شد. ابتدا قرار بود پیکر این استاد بزرگ در جوار آرامگاه مهدی اخوان ثالث به خاک سپرده شود اما به دلیل جانمایی نامناسب و با تصمیم خانواده به محدوده موزه طوس در آرامگاه فردوسی تغییر پیدا کرد.
شهر مشهد از ساعتها قبل میزبان خسرو آواز ایران بود. مشخص نیست که در این ایام هوای دل مردم «خزان» است یا «زمستان». بنرهای نصب شده در اطراف شهر و پخش برخی از قطعات ماندگار شجریان خبر از حضور یک میهمان عزیز داشت، جمعیت بسیاری از شهرهای دور و نزدیک به استقبال او آمده بودند، اما این بار مردم، نغمه خوان «مرغ سحر» بودند و بزرگمرد موسیقی ایران باردیگر شنونده صدای آنان شد. زمان به سرعت در حال گذر است؛ دگر نوایی از «مرغ خوش خوان» به گوش نمیرسد، او که «بیداد» بود در روزگار سکوت و «فریادِ» دل «خلوت گزیده»ها؛ حالا عاشقانش «راز دل» با که گویند!!
سرانجام لحظه وداع آخر فرا رسید و اشکهای عاشقان محمدرضا شجریان او را به خانه ابدی بدرقه کرد و برای همیشه آرام گرفت ؛ او که با مهر آمد و با مهر رفت و امروز صدای مردم ایران در کنار سخن سرای نامی ایران زمین حکیم ابوالقاسم فردوسی است. فردوسی که میگوید «سیاوش منم نه از پریزادگان / از ایرانم از شهر آزادگان» گواه امروز است.
او که زاده سرزمین خورشید است، طوس را پایان سفر دنیاییاش انتخاب کرد و این انتخاب پیامی نداشت جز تأکید شجریان بر پیوند فرهنگ و هنر و چه زیبا گفت: «صدای من بازتاب وقایع تاریخ معاصر ایران است.» او که «جان جانان» بود و «سرعشق»، «آه باران» حال دیدی چه پاییزی و خزانی بود!
هزاردستان موسیقی ایران
در مراسم پرشکوه تشییع استاد محمدرضا شجریان،که با نوای «ربنا» برگزار شد همایون فرزند استاد در سخنانی گفت: «حرفی که در اینجا قصد دارم عنوان کنم، این است که هزاردستان موسیقی ایران را به طبیعت سپردیم و به این مصرع شعر اشاره میکنم «به نام خداوند جان و خرد»، همانطور که خرد، خرد خدایی است، جان هم، خدایی است.»
او افزود: «ما آرامش و اعتبار خود را از شما مردم میگیریم، باعث همه صبر و شکیبایی ما شما هستید و از همه تشکر میکنم که با همه سختیهای موجود در مراسم تشییع و تدفین استاد شجریان شرکت کردید.»
همایون شجریان که در این مراسم قطعه مرغ سحر را با مردم زمزمه کرد در ادامه افزود:اگر این امکان وجود داشت، میلیونها نفر از شما عزیزان میتوانستند در این مراسم شرکت کنند، من به دستان شما بوسه میزنم.
همایون شجریان همچنین پیش از مراسم خاکسپاری ضمن عذرخواهی از مردم درخصوص عدم حضور فراگیر مردم در محوطه آرامگاه، گفت: معذرت میخواهم که امکان نبود مردم پدر را با دست خودشان به خاک بسپارند. وی ضمن تشکر از مردم، گفت: اعتبارمان را از شما داریم و آرامشمان را از شما میگیریم. آرزو میکنم همان طور که پدر برای شما میخواست، پر از عشق باشید.
شجریان بر تارک تاریخ ایران خواهد ایستاد
حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی نیز در مراسم تشییع و تدفین مرحوم استاد محمدرضا شجریان با بیان اینکه شجریان فراتر از آواز و هنر ایران بود و بر تارک تاریخ خواهد ایستاد، اظهار کرد: فکر نمیکردم به این زودیها بزرگمرد تاریخ هنر و موسیقی ایران در این مکان آرام گیرد.
وی ادامه داد: درخصوص شجریان چه میتوان گفت؛ چراکه همه او را بخوبی میشناسند. ایشان فراتر از آواز و هنر ایران بود و بر تارک تاریخ ایران خواهد ایستاد. کمتر هنرمند و شخصیتی را در تاریخ میتوان در کنار استاد شجریان نهاد که اینگونه یک ملت را با خود همراه کند.
مدیرعامل خانه موسیقی بیان کرد: وظیفه داریم فقدان استاد شجریان را به یکدیگر تسلیت بگوییم. استاد برکات فراوانی داشت. با رفتن شجریان یک ملت همدل شدند. شجریان از ایران هم فراتر بود و به تمام فارسیزبانان تعلق داشت.
انتخاب اول مهر به عنوان روز شجریان
داریوش پیرنیاکان، نوازنده تار، سه تار و ردیفدان نیز اظهار کرد: دیروز در فضای مجازی دیدم که یکی از علاقهمندان به شجریان بزرگ گفته بود، «استاد تخم هنر را پراکنده بود»؛ من از اینجا از سخن خود فردوسی که تأکید زیادی بر خرد و خردورزی دارد، وام میگیرم و میگویم ابعاد موسیقایی شجریان به مانند آفتاب است. این آفتاب میتابد و همه جا را روشن میکند، موسیقی استاد شجریان نیز همینگونه است و جای گفتوگو ندارد؛ من سالیان سال با این بزرگ بودهام و در چندین سال، ماههای زیادی را با او زندگی کردهام و تمام ابعاد وجودی این مرد بزرگ را از نزدیک میشناسم و شاهد آنها بودهام.این نوازنده تار عنوان کرد: زمانی که به زندگی شجریان از ابتدا تا انتها نگاهی میاندازیم، میبینیم که تمامی کارهایش بر اساس خرد و خردورزی بوده است و این پیام استاد شجریان بود که همیشه میگفت «موسیقی که من ارائه میکنم دارای اندیشه است.»پیرنیاکان اضافه کرد: خرد یکی از موضوعات بارزی است که در کار شجریان از شروع به کارش تا به امروز که سر بر بالین خاک نهاده این مورد وجود داشته است. استاد همیشه ترازوی خرد را با خود همراه داشته و هیچ گاه در موضعگیریها و ارائه موسیقیاش دچار انحراف نشد.
وی بیان کرد: شجریان همه چیزش با خرد بود، با خردش حرکت کرد و پیامی که به موسیقیدانهایی که پس از او حضور دارند، رساند این بود که خردتان را توانا کنید و بر اساس خرد خود حرکت کنید، آنجاست که نخواهید لرزید.
این ردیفدان با ارائه دو پیشنهاد و یک گلایه اظهار نظر کرد: جامعه هنری و مردم باید مصرانه به دنبال این باشند که روز اول مهر به نام «روز شجریان» نامگذاری شود، برای دومین پیشنهاد ما باید در شورای عالی خانه موسیقی این موضوع را به تصویب برسانیم که پس از این حتماً در بزرگداشتهایی که برای هنرمندان گرفته و آلبومها و کتابهایی که منتخب میشوند باید تندیس شجریان را به عنوان هدیه ارائه کنیم.
وی ادامه داد: باید تندیس بسیار زیبایی ساخته و جایگزین دیگر موارد شود، مانند جشنوارههای سینمایی که تندیس بلورین دارند ما نیز باید تندیس شجریان داشته باشیم؛چراکه این نام را تمام ایرانیان و تمام موسیقیدانان قبول دارند و هیچ کس ایرادی بر این کار نخواهد گرفت.پیرنیاکان درخصوص گلایهاش گفت: گلایهام این است زمانی که در کشورهای بزرگ خوانندهای به این عظمت از دنیا میرود عزای عمومی اعلام میکنند، چرا برای برای فوت شجریان عزای عمومی اعلام نکردند؟ باید برای شجریان عزای عمومی اعلام میشد؛ چراکه شجریان متعلق به تمام مردم ایران و دنیاست؛ پس امیدوارم در سالگرد شجریان این اتفاق رخ دهد و آن روز عزای عمومی اعلام شود.
این نوازنده در ادامه همچنین پیام فرهاد فخرالدینی، رئیس شورای عالی خانه موسیقی ایران را قرائت کرد. فخرالدینی در پیام خود بیان کرده که روز اول مهر به نام شجریان نامگذاری شود و در خانه موسیقی این موضوع به تصویب برسد.
در این مراسم معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مسئولان استانی، پیشکسوتان عرصه موسیقی، هنرمندان و علاقهمندان به استاد حضور داشتند.
خبرنگار
مراسم تشییع و تدفین استاد محمدرضا شجریان صبح روز گذشته (شنبه 19مهر) با حضور خانواده او و جمعی از هنرمندان و مسئولان استانی برگزار شد. ابتدا قرار بود پیکر این استاد بزرگ در جوار آرامگاه مهدی اخوان ثالث به خاک سپرده شود اما به دلیل جانمایی نامناسب و با تصمیم خانواده به محدوده موزه طوس در آرامگاه فردوسی تغییر پیدا کرد.
شهر مشهد از ساعتها قبل میزبان خسرو آواز ایران بود. مشخص نیست که در این ایام هوای دل مردم «خزان» است یا «زمستان». بنرهای نصب شده در اطراف شهر و پخش برخی از قطعات ماندگار شجریان خبر از حضور یک میهمان عزیز داشت، جمعیت بسیاری از شهرهای دور و نزدیک به استقبال او آمده بودند، اما این بار مردم، نغمه خوان «مرغ سحر» بودند و بزرگمرد موسیقی ایران باردیگر شنونده صدای آنان شد. زمان به سرعت در حال گذر است؛ دگر نوایی از «مرغ خوش خوان» به گوش نمیرسد، او که «بیداد» بود در روزگار سکوت و «فریادِ» دل «خلوت گزیده»ها؛ حالا عاشقانش «راز دل» با که گویند!!
سرانجام لحظه وداع آخر فرا رسید و اشکهای عاشقان محمدرضا شجریان او را به خانه ابدی بدرقه کرد و برای همیشه آرام گرفت ؛ او که با مهر آمد و با مهر رفت و امروز صدای مردم ایران در کنار سخن سرای نامی ایران زمین حکیم ابوالقاسم فردوسی است. فردوسی که میگوید «سیاوش منم نه از پریزادگان / از ایرانم از شهر آزادگان» گواه امروز است.
او که زاده سرزمین خورشید است، طوس را پایان سفر دنیاییاش انتخاب کرد و این انتخاب پیامی نداشت جز تأکید شجریان بر پیوند فرهنگ و هنر و چه زیبا گفت: «صدای من بازتاب وقایع تاریخ معاصر ایران است.» او که «جان جانان» بود و «سرعشق»، «آه باران» حال دیدی چه پاییزی و خزانی بود!
هزاردستان موسیقی ایران
در مراسم پرشکوه تشییع استاد محمدرضا شجریان،که با نوای «ربنا» برگزار شد همایون فرزند استاد در سخنانی گفت: «حرفی که در اینجا قصد دارم عنوان کنم، این است که هزاردستان موسیقی ایران را به طبیعت سپردیم و به این مصرع شعر اشاره میکنم «به نام خداوند جان و خرد»، همانطور که خرد، خرد خدایی است، جان هم، خدایی است.»
او افزود: «ما آرامش و اعتبار خود را از شما مردم میگیریم، باعث همه صبر و شکیبایی ما شما هستید و از همه تشکر میکنم که با همه سختیهای موجود در مراسم تشییع و تدفین استاد شجریان شرکت کردید.»
همایون شجریان که در این مراسم قطعه مرغ سحر را با مردم زمزمه کرد در ادامه افزود:اگر این امکان وجود داشت، میلیونها نفر از شما عزیزان میتوانستند در این مراسم شرکت کنند، من به دستان شما بوسه میزنم.
همایون شجریان همچنین پیش از مراسم خاکسپاری ضمن عذرخواهی از مردم درخصوص عدم حضور فراگیر مردم در محوطه آرامگاه، گفت: معذرت میخواهم که امکان نبود مردم پدر را با دست خودشان به خاک بسپارند. وی ضمن تشکر از مردم، گفت: اعتبارمان را از شما داریم و آرامشمان را از شما میگیریم. آرزو میکنم همان طور که پدر برای شما میخواست، پر از عشق باشید.
شجریان بر تارک تاریخ ایران خواهد ایستاد
حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی نیز در مراسم تشییع و تدفین مرحوم استاد محمدرضا شجریان با بیان اینکه شجریان فراتر از آواز و هنر ایران بود و بر تارک تاریخ خواهد ایستاد، اظهار کرد: فکر نمیکردم به این زودیها بزرگمرد تاریخ هنر و موسیقی ایران در این مکان آرام گیرد.
وی ادامه داد: درخصوص شجریان چه میتوان گفت؛ چراکه همه او را بخوبی میشناسند. ایشان فراتر از آواز و هنر ایران بود و بر تارک تاریخ ایران خواهد ایستاد. کمتر هنرمند و شخصیتی را در تاریخ میتوان در کنار استاد شجریان نهاد که اینگونه یک ملت را با خود همراه کند.
مدیرعامل خانه موسیقی بیان کرد: وظیفه داریم فقدان استاد شجریان را به یکدیگر تسلیت بگوییم. استاد برکات فراوانی داشت. با رفتن شجریان یک ملت همدل شدند. شجریان از ایران هم فراتر بود و به تمام فارسیزبانان تعلق داشت.
انتخاب اول مهر به عنوان روز شجریان
داریوش پیرنیاکان، نوازنده تار، سه تار و ردیفدان نیز اظهار کرد: دیروز در فضای مجازی دیدم که یکی از علاقهمندان به شجریان بزرگ گفته بود، «استاد تخم هنر را پراکنده بود»؛ من از اینجا از سخن خود فردوسی که تأکید زیادی بر خرد و خردورزی دارد، وام میگیرم و میگویم ابعاد موسیقایی شجریان به مانند آفتاب است. این آفتاب میتابد و همه جا را روشن میکند، موسیقی استاد شجریان نیز همینگونه است و جای گفتوگو ندارد؛ من سالیان سال با این بزرگ بودهام و در چندین سال، ماههای زیادی را با او زندگی کردهام و تمام ابعاد وجودی این مرد بزرگ را از نزدیک میشناسم و شاهد آنها بودهام.این نوازنده تار عنوان کرد: زمانی که به زندگی شجریان از ابتدا تا انتها نگاهی میاندازیم، میبینیم که تمامی کارهایش بر اساس خرد و خردورزی بوده است و این پیام استاد شجریان بود که همیشه میگفت «موسیقی که من ارائه میکنم دارای اندیشه است.»پیرنیاکان اضافه کرد: خرد یکی از موضوعات بارزی است که در کار شجریان از شروع به کارش تا به امروز که سر بر بالین خاک نهاده این مورد وجود داشته است. استاد همیشه ترازوی خرد را با خود همراه داشته و هیچ گاه در موضعگیریها و ارائه موسیقیاش دچار انحراف نشد.
وی بیان کرد: شجریان همه چیزش با خرد بود، با خردش حرکت کرد و پیامی که به موسیقیدانهایی که پس از او حضور دارند، رساند این بود که خردتان را توانا کنید و بر اساس خرد خود حرکت کنید، آنجاست که نخواهید لرزید.
این ردیفدان با ارائه دو پیشنهاد و یک گلایه اظهار نظر کرد: جامعه هنری و مردم باید مصرانه به دنبال این باشند که روز اول مهر به نام «روز شجریان» نامگذاری شود، برای دومین پیشنهاد ما باید در شورای عالی خانه موسیقی این موضوع را به تصویب برسانیم که پس از این حتماً در بزرگداشتهایی که برای هنرمندان گرفته و آلبومها و کتابهایی که منتخب میشوند باید تندیس شجریان را به عنوان هدیه ارائه کنیم.
وی ادامه داد: باید تندیس بسیار زیبایی ساخته و جایگزین دیگر موارد شود، مانند جشنوارههای سینمایی که تندیس بلورین دارند ما نیز باید تندیس شجریان داشته باشیم؛چراکه این نام را تمام ایرانیان و تمام موسیقیدانان قبول دارند و هیچ کس ایرادی بر این کار نخواهد گرفت.پیرنیاکان درخصوص گلایهاش گفت: گلایهام این است زمانی که در کشورهای بزرگ خوانندهای به این عظمت از دنیا میرود عزای عمومی اعلام میکنند، چرا برای برای فوت شجریان عزای عمومی اعلام نکردند؟ باید برای شجریان عزای عمومی اعلام میشد؛ چراکه شجریان متعلق به تمام مردم ایران و دنیاست؛ پس امیدوارم در سالگرد شجریان این اتفاق رخ دهد و آن روز عزای عمومی اعلام شود.
این نوازنده در ادامه همچنین پیام فرهاد فخرالدینی، رئیس شورای عالی خانه موسیقی ایران را قرائت کرد. فخرالدینی در پیام خود بیان کرده که روز اول مهر به نام شجریان نامگذاری شود و در خانه موسیقی این موضوع به تصویب برسد.
در این مراسم معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مسئولان استانی، پیشکسوتان عرصه موسیقی، هنرمندان و علاقهمندان به استاد حضور داشتند.
گزارش «ایران» از نظر مردم درباره تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا
ماسک بزنید جریمه نشوید
حمیده امینی فرد
خبرنگار
پای جرایم کرونایی بالاخره به تهران باز شد. بعد از تقریباً 8 ماه از آمدن کرونا به کشور، دولت تصمیم گرفت تا در ازای تخلف شهروندان و اصناف نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی جریمه نقدی تعیین کند. بنابراین از دیروز همه شهروندان تهراننشین موظف شدند از در منزل ماسک بزنند.
جریمه نداشتن ماسک برای یک فرد سالم 50هزار تومان تعیین شده، اما اگر ابتلای او به کرونا تشخیص داده شود، بنا به گفته سخنگوی دولت، جریمههای سختگیرانهتری برای او اعمال خواهد شد. علی ربیعی که دیروز به ایستگاه متروی تئاتر شهر رفته بود تا از اولین روز اجباری شدن ماسک در پایتخت بازدید کند، تأکید کرد هر فردی که در آزمایشگاه کرونای او ثابت شود، با شیوههایی مانند ردیابی موبایل کنترل میشود و در صورتی که از خانه خارج شود، برای او جرایم سنگینی در نظر گرفته خواهد شد. میزان این جریمه را انوشیروان محسنی بندپی، استاندار تهران، 200 هزار تومان اعلام کرده است. هم اکنون ظرفیت همه تختهای بیمارستانی پایتخت به طور کامل پر شده است و بیمارستانها انجام عملهای غیرضروری را به تأخیر انداختهاند.
آمار مرگ و میرها همچنان روی عدد 200 (حدوداً) مانده و با وجود همه تذکرها، جادههای منتهی به شمال کشور در اواخر هفته متراکم میشود! طبق آخرین آمارها، رعایت پروتکلهای بهداشتی اکنون به پایینترین سطح خود یعنی 42 درصد رسیده است. ایران در مقایسه با سایر کشورها بحث پرداخت جریمه نقدی را به عنوان آخرین راهکار دیده بود، اما سرانجام به اجرای آن تن داد. حمل و نقل عمومی همچنان به عنوان اصلیترین عامل شیوع ویروس کرونا شناخته میشود، تقریباً از خردادماه بود که بحث اجباری شدن ماسک در متروی تهران اعلام شد. بجز یک هفته آزمایشی در چند ایستگاه، از هفتههای بعد مأموران قطار، از عبور افراد بدون ماسک از گیتهای ورودی جلوگیری میکردند. خیلیها برای ورود مجبور به خرید ماسک میشدند اما بعد از چند ماه، آمار استفاده از ماسک به 98 درصد هم رسید.
اگرچه فرنوش نوبخت، مدیرعامل مترو به «ایران» میگوید که هنوز دستورالعمل ویژهای برای جریمه افراد بدون ماسک در داخل مترو به دستشان نرسیده، اما تمام قد تابع نظر ستاد ملی مقابله با کرونا هستند و برای اجرای بهتر دستورالعملهای بهداشتی، راهکارهای اجرایی در نظر خواهند گرفت.
درحال حاضر آمار مسافران مترو به روزی حدوداً 880 هزار نفر رسیده است، در حالی که در مدت مشابه پیش از آمدن کرونا به کشور در حدود یک میلیون و 900 هزار نفر بود. هنوز هم ماسک در ایستگاههای مترو با قیمت مصوب فروخته میشود.
البته مسافران مترو در اولین روز از اجرای این طرح چندان غافلگیر نشدند، اما قطعاً در لیست متخلفان، در انتها خواهند بود. بازار تهران، اما دیروز در نخستین روز از اجباری شدن ماسک، با روزهای دیگر تفاوتی نداشت. جز عدهای انگشت شمار، اغلب مردم ماسک داشتند، با این حال هیچ مأمور یا نیروی بسیجی برای تذکر دیده نمیشد. برخیها از اخبار، میزان جریمه را پیگیری میکردند، اما اغلب از نرخ جریمهها اطلاعی نداشتند. جالب اینکه برخیها، پرداخت جریمه را جدی نمیگرفتند و اعتقاد داشتند که نمیتوان همه افراد را تک به تک کنترل کرد! البته برخیها هم نگران منتظر روزی بودند که رسید جریمه اشتباهاً، مبلغی را از حسابشان کسر کند!
خانم کرمی دانشجوی عمران می گوید: «اعلام جریمه ها باید ضمانت اجرایی داشته باشد، اگر مسئولان جدی باشند،مردم هم مطمئنا ماسک می زنند.»« آقای کمالی ، مغازه دار هم باور دارد که با اعمال جریمه نقدی، زدن ماسک هم مثل بستن کمربند ایمنی فرهنگ سازی می شود و کسی از قانون تخطی نمی کند.»
تاکسیها که بعد از آمدن کرونا مشمول قوانین جدیتری همچون سوار کردن دو مسافر در صندلی عقب بودند، حالا هم در لیست بلند بالای جرایم حرف اول را میزنند. در صورتی که راننده ماسک نزده باشد، 100 هزار تومان و به ازای هر مسافری که بدون ماسک سوار کند هم 20 هزار تومان جریمه خواهد شد.
در اتوبوس و سایر واحدهای خدمات عمومی هم همین قانون اجرا میشود. علیرضا قنادان، رئیس سازمان تاکسیرانی شهر تهران البته تأکید کرده که حدود ۹۵ درصد رانندگان تاکسی از ماسک استفاده میکنند. ظاهراً جرایم از سوی پلیس اعمال میشود و قرار نیست مبلغی به جیب تاکسیرانی برود! میزان جرایم البته چندان به مذاق رانندههای تاکسی خوش نیامده و با وجود استقبال برخی رانندگان از این قانون، اما اغلب معترضند که نمیتوانند همه مسافرها را به زدن ماسک مجبور کنند.
خسروی، راننده تاکسی خطی به «ایران» میگوید: «اگر مسافری ماسک نزده باشد سوار نمیکنم، اما خیلیها نمیزنند، ما هم عامل اجرایی نیستیم، چرا باید جریمه مسافران به پای ما نوشته شود.» سیفی یک راننده دیگر هم میگوید: «ماسکی که هر 20 دقیقه باید تعویض شود، اما چند هفته یکبار هم عوض نمیشود، زدنش چه سودی دارد؟ همه سیستمهای اداری ماسک رایگان به کارمندانشان میدهند اما فقط در بعضی پایانهها به شکل رندوم به رانندهها ماسک میدهند.»
شکرابی، راننده خط سیدخندان به ونک البته از مسافرانش گلایه دارد: «همین ماه پیش یکی از هم خطیهای ما از مسافرش کرونا گرفت، خودش ناقل بود و متأسفانه همسرش را از دست داد. ما چه گناهی کردهایم؟»
خبرنگار
پای جرایم کرونایی بالاخره به تهران باز شد. بعد از تقریباً 8 ماه از آمدن کرونا به کشور، دولت تصمیم گرفت تا در ازای تخلف شهروندان و اصناف نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی جریمه نقدی تعیین کند. بنابراین از دیروز همه شهروندان تهراننشین موظف شدند از در منزل ماسک بزنند.
جریمه نداشتن ماسک برای یک فرد سالم 50هزار تومان تعیین شده، اما اگر ابتلای او به کرونا تشخیص داده شود، بنا به گفته سخنگوی دولت، جریمههای سختگیرانهتری برای او اعمال خواهد شد. علی ربیعی که دیروز به ایستگاه متروی تئاتر شهر رفته بود تا از اولین روز اجباری شدن ماسک در پایتخت بازدید کند، تأکید کرد هر فردی که در آزمایشگاه کرونای او ثابت شود، با شیوههایی مانند ردیابی موبایل کنترل میشود و در صورتی که از خانه خارج شود، برای او جرایم سنگینی در نظر گرفته خواهد شد. میزان این جریمه را انوشیروان محسنی بندپی، استاندار تهران، 200 هزار تومان اعلام کرده است. هم اکنون ظرفیت همه تختهای بیمارستانی پایتخت به طور کامل پر شده است و بیمارستانها انجام عملهای غیرضروری را به تأخیر انداختهاند.
آمار مرگ و میرها همچنان روی عدد 200 (حدوداً) مانده و با وجود همه تذکرها، جادههای منتهی به شمال کشور در اواخر هفته متراکم میشود! طبق آخرین آمارها، رعایت پروتکلهای بهداشتی اکنون به پایینترین سطح خود یعنی 42 درصد رسیده است. ایران در مقایسه با سایر کشورها بحث پرداخت جریمه نقدی را به عنوان آخرین راهکار دیده بود، اما سرانجام به اجرای آن تن داد. حمل و نقل عمومی همچنان به عنوان اصلیترین عامل شیوع ویروس کرونا شناخته میشود، تقریباً از خردادماه بود که بحث اجباری شدن ماسک در متروی تهران اعلام شد. بجز یک هفته آزمایشی در چند ایستگاه، از هفتههای بعد مأموران قطار، از عبور افراد بدون ماسک از گیتهای ورودی جلوگیری میکردند. خیلیها برای ورود مجبور به خرید ماسک میشدند اما بعد از چند ماه، آمار استفاده از ماسک به 98 درصد هم رسید.
اگرچه فرنوش نوبخت، مدیرعامل مترو به «ایران» میگوید که هنوز دستورالعمل ویژهای برای جریمه افراد بدون ماسک در داخل مترو به دستشان نرسیده، اما تمام قد تابع نظر ستاد ملی مقابله با کرونا هستند و برای اجرای بهتر دستورالعملهای بهداشتی، راهکارهای اجرایی در نظر خواهند گرفت.
درحال حاضر آمار مسافران مترو به روزی حدوداً 880 هزار نفر رسیده است، در حالی که در مدت مشابه پیش از آمدن کرونا به کشور در حدود یک میلیون و 900 هزار نفر بود. هنوز هم ماسک در ایستگاههای مترو با قیمت مصوب فروخته میشود.
البته مسافران مترو در اولین روز از اجرای این طرح چندان غافلگیر نشدند، اما قطعاً در لیست متخلفان، در انتها خواهند بود. بازار تهران، اما دیروز در نخستین روز از اجباری شدن ماسک، با روزهای دیگر تفاوتی نداشت. جز عدهای انگشت شمار، اغلب مردم ماسک داشتند، با این حال هیچ مأمور یا نیروی بسیجی برای تذکر دیده نمیشد. برخیها از اخبار، میزان جریمه را پیگیری میکردند، اما اغلب از نرخ جریمهها اطلاعی نداشتند. جالب اینکه برخیها، پرداخت جریمه را جدی نمیگرفتند و اعتقاد داشتند که نمیتوان همه افراد را تک به تک کنترل کرد! البته برخیها هم نگران منتظر روزی بودند که رسید جریمه اشتباهاً، مبلغی را از حسابشان کسر کند!
خانم کرمی دانشجوی عمران می گوید: «اعلام جریمه ها باید ضمانت اجرایی داشته باشد، اگر مسئولان جدی باشند،مردم هم مطمئنا ماسک می زنند.»« آقای کمالی ، مغازه دار هم باور دارد که با اعمال جریمه نقدی، زدن ماسک هم مثل بستن کمربند ایمنی فرهنگ سازی می شود و کسی از قانون تخطی نمی کند.»
تاکسیها که بعد از آمدن کرونا مشمول قوانین جدیتری همچون سوار کردن دو مسافر در صندلی عقب بودند، حالا هم در لیست بلند بالای جرایم حرف اول را میزنند. در صورتی که راننده ماسک نزده باشد، 100 هزار تومان و به ازای هر مسافری که بدون ماسک سوار کند هم 20 هزار تومان جریمه خواهد شد.
در اتوبوس و سایر واحدهای خدمات عمومی هم همین قانون اجرا میشود. علیرضا قنادان، رئیس سازمان تاکسیرانی شهر تهران البته تأکید کرده که حدود ۹۵ درصد رانندگان تاکسی از ماسک استفاده میکنند. ظاهراً جرایم از سوی پلیس اعمال میشود و قرار نیست مبلغی به جیب تاکسیرانی برود! میزان جرایم البته چندان به مذاق رانندههای تاکسی خوش نیامده و با وجود استقبال برخی رانندگان از این قانون، اما اغلب معترضند که نمیتوانند همه مسافرها را به زدن ماسک مجبور کنند.
خسروی، راننده تاکسی خطی به «ایران» میگوید: «اگر مسافری ماسک نزده باشد سوار نمیکنم، اما خیلیها نمیزنند، ما هم عامل اجرایی نیستیم، چرا باید جریمه مسافران به پای ما نوشته شود.» سیفی یک راننده دیگر هم میگوید: «ماسکی که هر 20 دقیقه باید تعویض شود، اما چند هفته یکبار هم عوض نمیشود، زدنش چه سودی دارد؟ همه سیستمهای اداری ماسک رایگان به کارمندانشان میدهند اما فقط در بعضی پایانهها به شکل رندوم به رانندهها ماسک میدهند.»
شکرابی، راننده خط سیدخندان به ونک البته از مسافرانش گلایه دارد: «همین ماه پیش یکی از هم خطیهای ما از مسافرش کرونا گرفت، خودش ناقل بود و متأسفانه همسرش را از دست داد. ما چه گناهی کردهایم؟»
محمد جواد ظریف:
درباره پیشبرد نقشه همکاری ۲۵ ساله با چین گفت وگو کردم
وزیر امور خارجه ایران و همتای چینی روز گذشته در استان «یون نان» چین بر سر یک میز به گفتوگو نشستند. محمدجواد ظریف که روز جمعه برای گفتوگو با «وانگ یی»، وزیر خارجه چین و در رأس هیأتی به چین سفر کرده بود، با همتای چینی خود در مورد روابط و همکاریهای تهران و پکن و مسائل مختلف منطقه ای و بین المللی گفت و گو کرد. سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه، ظریف را در این سفر همراهی میکند. ظریف بعد از این دیدار در پیامی توئیتری گفتوگو با همتای چینی خود را سازنده خواند و گفت: «گفتوگوهای رو در رو و پرباری با همتای چینی داشتم.» او گفتوگوهای حضوری دو طرف در شرایط ویژه کنونی را به حد کافی نشانگر آن خواند که دو طرف برای روابط بین دو کشور اهمیت زیادی قائل هستند.
وزیر امور خارجه ایران همچنین گفت که ایران و چین در خصوص طیف گستردهای از موضوعات از جمله تقویت روابط دوجانبه، پیشبرد نقشه همکاری ۲۵ ساله، حفاظت از برجام و مخالفت با یکجانبه گرایی اجماع نظر دارند. ظریف با اشاره به پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بین دو کشور در سال ۲۰۲۱ آن را فرصت جدیدی خواند و عنوان کرد: «معتقدم مفهوم مشارکت جامع راهبردی بین دو کشور در آینده غنیتر خواهد شد.»
وزیر خارجه ایران همچنین در توئیتی به زبان چینی در این باره نوشت که دو طرف در این دیدار یکجانبه گرایی و تلاش ایالات متحده برای ایجاد جهان تک قطبی را رد کردند و درباره تقویت روابط در چارچوب نقشه راه همکاری ۲۵ ساله، همکاری منطقهای، حفظ برجام و همکاری درخصوص تولید واکسن کرونا توافق کردهاند.
سخنگوی وزارت امور خارجه چین هم در ارتباط با سفر وزیر خارجه ایران به کشورش گفت که چین خواستار تعمیق مشارکت راهبردی جامع دوجانبه با ایران است. به گزارش ایرنا «هپا چون اینگ» در گفتوگو با خبرنگاران با اشاره به برنامه دیدارهای وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در سفر به چین گفت: «محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در حالی به چین سفر کرده است که ما دوست داریم برای تعمیق مشارکت راهبردی جامع دوجانبه با ایران همکاری کنیم.» وی در پاسخ به سؤال خبرنگاری در خصوص تحریمهای اخیر امریکا علیه ایران، گفت که واشنگتن با نادیده گرفتن اهداف و اصول منشور سازمان ملل و اصول حقوق بینالملل، خودسرانه دست به اقدامات یکجانبه غیرقابل توجیهی مانند محاصره اقتصادی و تحریمهای مالی علیه سایر کشورها زده است. سخنگوی وزارت خارجه چین در ادامه اظهار داشت: این اقدامات بشدت باعث تضعیف نظم سیاسی و اقتصادی بینالمللی و تضعیف حاکمیت جهانی شده و توانایی کشورهای تحریم شده برای توسعه اقتصاد خود و بهبود زندگی مردم را نیز کاهش داده است.
وزیر امور خارجه ایران همچنین گفت که ایران و چین در خصوص طیف گستردهای از موضوعات از جمله تقویت روابط دوجانبه، پیشبرد نقشه همکاری ۲۵ ساله، حفاظت از برجام و مخالفت با یکجانبه گرایی اجماع نظر دارند. ظریف با اشاره به پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بین دو کشور در سال ۲۰۲۱ آن را فرصت جدیدی خواند و عنوان کرد: «معتقدم مفهوم مشارکت جامع راهبردی بین دو کشور در آینده غنیتر خواهد شد.»
وزیر خارجه ایران همچنین در توئیتی به زبان چینی در این باره نوشت که دو طرف در این دیدار یکجانبه گرایی و تلاش ایالات متحده برای ایجاد جهان تک قطبی را رد کردند و درباره تقویت روابط در چارچوب نقشه راه همکاری ۲۵ ساله، همکاری منطقهای، حفظ برجام و همکاری درخصوص تولید واکسن کرونا توافق کردهاند.
سخنگوی وزارت امور خارجه چین هم در ارتباط با سفر وزیر خارجه ایران به کشورش گفت که چین خواستار تعمیق مشارکت راهبردی جامع دوجانبه با ایران است. به گزارش ایرنا «هپا چون اینگ» در گفتوگو با خبرنگاران با اشاره به برنامه دیدارهای وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در سفر به چین گفت: «محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در حالی به چین سفر کرده است که ما دوست داریم برای تعمیق مشارکت راهبردی جامع دوجانبه با ایران همکاری کنیم.» وی در پاسخ به سؤال خبرنگاری در خصوص تحریمهای اخیر امریکا علیه ایران، گفت که واشنگتن با نادیده گرفتن اهداف و اصول منشور سازمان ملل و اصول حقوق بینالملل، خودسرانه دست به اقدامات یکجانبه غیرقابل توجیهی مانند محاصره اقتصادی و تحریمهای مالی علیه سایر کشورها زده است. سخنگوی وزارت خارجه چین در ادامه اظهار داشت: این اقدامات بشدت باعث تضعیف نظم سیاسی و اقتصادی بینالمللی و تضعیف حاکمیت جهانی شده و توانایی کشورهای تحریم شده برای توسعه اقتصاد خود و بهبود زندگی مردم را نیز کاهش داده است.
گفتوگو با علی شجاعی، هافبک جوان پرسپولیس :
مثل روز روشن بود که شکایت النصر به جایی نمیرسد
محمد محمدی سدهی / یک هفته از دیدار نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا بین پرسپولیس و النصر عربستان میگذرد؛ دیداری که شاگردان گلمحمدی در ضیافت حساس و نفسگیر پنالتیها از سد حریف سعودی گذشتند و علی شجاعی به عنوان آخرین پنالتی زن سرخها، ضربهاش را گل کرد تا نماینده ایران فینالیست شود. البته عربستانیها بلافاصله بازی دیگری در خارج از زمین فوتبال به راه انداختند. آنها با کمک برخی از افراد در داخل کشور مدعی شدند که پرسپولیس از بازیکنان غیرمجاز استفاده کرده و نمیتوانسته از خریدهای جدیدش چون حامد لک، آل کثیر و علی شجاعی بهره ببرد. گرچه شکایت سعودیها توسط ای اف سی رد شد و حالا سرخها یک پای فینال لیگ قهرمانان آسیا هستند.
علی شجاعی با اشاره به تیمهایی که در لیگ قهرمانان آسیا حضور داشتند به خبرنگار «ایران» گفت: «مسابقات سطح فنی بسیار بالایی داشت و بازیکنان بزرگی در تیمهای عربی حضور داشتند. قطریها و عربستانیها همیشه برای این مسابقات هزینه زیادی میکنند و بازیکنان خوبی به خدمت میگیرند. این موضوع باعث بالا رفتن سطح مسابقات میشود. داشتن امکانات یکی از دلایل موفقیت تیمها در مسابقات مهم لیگ قهرمانان است که این موضوع در تیمهای عربی وجود دارد. تیمهای ایرانی از نظر امکانات اصلاً قابل قیاس با قطریها، عربستانیها و حتی اماراتیها نیستند.» هافبک جوان پرسپولیس صحبتهای خود را این گونه ادامه داد: «موضوع مشهود در این مسابقات، غیرت و تعصب بازیکنان به پیراهن پرسپولیس بود. مثلاً انگشت پای عیسی آلکثیر شکسته بود و او با این شرایط برای موفقیت تیم از جان مایه گذاشت. غیرت بازیکنان پرسپولیس دلیلی بود بر صعودمان به فینال لیگ قهرمانان. فکر نمیکنم هیچکدام از بازیکنان خارجی و ستارههای تیمهای عربی یا هر تیمی حاضر به ریسک باشند و با پای شکسته بازی کنند.علاوه بر این پرسپولیس از نظر فنی هم عملکرد مناسبی داشت و شایسته رسیدن به فینال بودیم. تمام حریفان به ما احترام میگذاشتند و این نشان دهنده بزرگی پرسپولیس است. از همان روز اول که وارد مسابقات شدیم، قرارمان این بود که آخرین تیم از قطر بازگردیم و با این هدف مسابقات را شروع کردیم.» شجاعی گفت: «پیش از پیوستن به پرسپولیس مصدوم بودم و این مصدومیت باعث شد تا بازیها را از دست بدهم. از این موضوع خیلی ناراحت هستم اما به هر حال مصدومیت جزئی از ورزش است و تلاش میکنم هرچه زودتر مصدومیتم کاملاً برطرف شود. این مصدومیت من را عقب انداخته و از بدنساز تیم تشکر میکنم که در این مدت زحمات زیادی برای من کشید. فعلاً 70 درصد آماده هستم و نیاز به آمادگی بیشتری دارم. میخواهم گلزن فینال باشم.»
شماره 23 سرخپوشان به پیروزی پرسپولیس در پرونده شکایت النصر عربستان اشاره کرد: «ایافسی که با محرومیت عجیب آلکثیر چند ساعت مانده به بازی با النصر در حق تیم ظلم کرد و علاوه بر آن عربستانیها تمام تلاش شان را کردند تا خارج از زمین ما را شکست دهند. نباید بیش از این در حق ما اجحاف میشد و خوشبختانه ای اف سی شکایت النصریها را رد کرد. مثل روز روشن بود که پرونده شکایت النصر به جایی نخواهد رسید. باشگاه تمامی کارهای نقل و انتقالات را قانونی انجام داده بود. به نظر من در مواردی شاهد جانبداری ایافسی هستیم که دلیلش نفوذ عرب هاست. ایافسی تنها در یک مورد و آن هم بخشیدن کارت قرمز سیامک نعمتی به تیم ما نرمش نشان داد که واضح بود داور در صحنه اخراج سیامک اشتباه کرد. پیش از آن در موردی مشابه بن عطیه را بخشیدند و شاید اگر این اتفاق نبود، سیامک را نمیبخشیدند.»
او در خصوص پنالتی آخر پرسپولیس مقابل النصر که توسط خودش زده و منجر به صعود شد هم صحبت کرد: «باید از آقا یحیی تشکر کنم که اعتماد کرد و پنالتی حساس آخر را به من سپرد. راستش برای پنالتی آخر استرس زیادی داشتم و فشار بالایی روی من بود اما آن توپ باید گل میشد و وظیفهام این بود که به عنوان آخرین سرباز توپ را گل و دل مردم را شاد کنم. برای شاد کردن دل مردم آنقدر انگیزه داشتم که اگر 100 بار هم آن پنالتی به من سپرده شود، گل میزنم. در هر حال بازی با النصر گذشت و حالا تمام هدف مان موفقیت در فینال است. پرسپولیس توان و پتانسیل قهرمانی آسیا را دارد و امیدوارم امسال جام قهرمانی را به هواداران هدیه دهیم.»
شجاعی در خصوص انتخاب یحیی به عنوان بهترین مربی غرب آسیا و انرژی مثبت هواداران افزود: «آقا یحیی نیاز به تعریف و تمجید من ندارد. کار کردن با آقا یحیی میتواند در آینده من تأثیرگذار باشد. حقش بود که به عنوان برترین مربی غرب آسیا انتخاب شود. از طرفی در زمان برگزاری مسابقات ویدیوهای هواداران از سراسر ایران را تماشا و از دیدن آن احساس غرور میکردیم. وقتی میدیدیم مردم تا این حد شاد هستند، خوشحال میشدیم. هیچ چیزی نمیتواند جای این شادی را بگیرد.»
بانک مرکزی اعلام کرد 80 درصد کسب و کارهای آسیب دیده تسهیلات کرونا گرفتند
رونق کسب و کار با تسهیلات کرونایی
گروه اقتصادی/ بر اساس مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا و برای کمک به صاحبان کسبوکارهایی که به دلیل شرایط ناشی از شیوع این بیماری در فعالیت خود دچار مشکل شدند، متقاضیان میتوانستند با ثبتنام در «سامانه کارا» تسهیلاتی با نرخ ۱۲ درصد دریافت کنند که در این رابطه تا ۱۴ مهرماه امسال بالغ بر ۸۰ درصد متقاضیان دریافت تسهیلات به بانکهای عامل معرفی شدهاند.
به گزارش روابط عمومی بانک مرکزی، بر اساس این گزارش تعداد ۵۰۸ هزار و ۱۲ واحد از متقاضیان تا این تاریخ به شعب بانکها و مؤسسات اعتباری عامل مراجعه کرده و از این تعداد ۲۷۸ هزار و ۲۴۵ واحد با ۴۵۹ هزار و ۲۴ نفر شاغل در مجموع مبلغ ۵۶ میلیارد و ۲۷۰ میلیون ریال تسهیلات دریافت کردهاند. همچنین تعداد ۱۶۶ هزار و ۸۹۳ واحد نیز از دریافت تسهیلات به دلایلی از جمله عدم توانایی بازپرداخت تسهیلات و غیره انصراف داده و پرونده بقیه واحدهای کسبوکار نیز با توجه به تمدید مهلت پرداخت تسهیلات توسط ستاد ملی مقابله با کرونا تا پایان مهرماه، در دست بررسی و اقدام است.
میزان تسهیلات پرداختی به هریک از ۱۴ رسته شغلی تعیین شده از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا به شرح جدول روبرو آمده است.
آخرین جزئیات پرداخت بیمه بیکاری کرونا
همچنین در راستای حمایت از صنوف و کارگران آسیب دیده از کرونا، دولت مبلغ ۵۰۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای کمک به صندوق بیمه بیکاری و تأمین بودجه بیمه بیکاری بیکارشدگان ناشی از کرونا اختصاص داد که با حمایت سازمان برنامه و بودجه و تلاش وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی، سازمان تأمین اجتماعی و دستگاههای مربوطه، روند واریز مقرری بیمه بیکاری به متقاضیان مشمول و کارگران بیکار شده در دستور کار قرار گرفت.
روند بیکاری ناشی از کرونا در حالی است که بنا بر گزارش مرکز آمار ایران در بهار امسال صدمات ناشی از کرونا حدود 2 میلیون نفر بود که در تابستان به 1.5 میلیون نفر کاهش یافت.
بر این اساس مقرر شد تا بیمه بیکاری سه ماه اسفند ۱۳۹۸ و فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۹ به کارگران آسیبدیده از کرونا پرداخت شود و سامانه bimebikari.mcls.gov.ir که وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی از مدتها قبل به منظور ثبت درخواست بیمه بیکاری راهاندازی کرده بود، برای مراجعه متقاضیان معرفی شد.
مدتی بعد از سوی اداره کل حمایت از مشاغل و بیمه بیکاری وزارت کار اعلام شد متقاضیان بیمه بیکاری کرونا که از ابتدای خردادماه بیکار شده و افرادی که بیکاری آنها از اسفند سال گذشته تاکنون استمرار پیدا کرده به سامانه جامع روابط کار به نشانی prkar.mcls.gov.ir مراجعه و نوع بیکاری خود را از طریق خوداظهاری اعلام کنند.
5 هزار میلیارد تومان اعتبار برای بیکاران
بر اساس اعلام اداره کل حمایت از مشاغل و بیمه بیکاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تا پنجم مهرماه سالجاری، ۱۵۵ هزار و ۷۰۰ نفر از افراد بیکار شده از کرونا که بیکاری آنها از اسفندماه سال گذشته استمرار داشته و از اول خرداد ماه بیکار شدند یا به دلیل اعلام شماره شبای اشتباه، عدم تعلق شماره حساب مربوطه و ثبت ناقص اطلاعات شخصی یا ثبت نام در ادارات کار و کاریابیها به جای سامانه از پیش ذکر شده، دچار مشکلاتی شدند در سامانه جامع روابط کار ثبت نام کردند.
به گفته مسعود بابایی، مدیرکل حمایت از مشاغل و بیمه بیکاری وزارت کار، پرداخت بیمه بیکاری به متقاضیان به دو شیوه دنبال شده است؛ دسته اول افرادی که از اسفند ماه سال گذشته دریافتی نداشتند و اطلاعات این گروه شامل ۶۵ هزار نفر بیمه معادل ۶۵ میلیارد تومان در اختیار سازمان برنامه و بودجه قرار گرفته و پروندههایشان ارسال شده است و دسته دوم ۳۰ هزار نفر بیمه هستند که پروندههایشان در سازمان تأمین اجتماعی قرار دارد و این سازمان در حال انجام پالایش نهایی و ارسال پروندهها به سازمان برنامه و بودجه است.
طی روزهای گذشته با اعلام وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، دولت تا نهم مهرماه ۵۰۰۰ میلیارد تومان اعتبار از محل حساب صندوق ذخیره و از طریق ثبت نام در سامانه به متقاضیان بیمه بیکاری کرونا پرداخت کرده است. همچنین به تمام کارگاههای تولیدی تسهیلات با نرخ چهار و هشت درصد به ازای هر شاغل ۱۲ تا ۱۶ میلیون تومان و به شرط حفظ اشتغال موجود پرداخت شده است.
به گزارش ایسنا، ثبت نام متقاضیان دریافت مقرری بیمه بیکاری کرونا و افراد بیکار شده از خرداد ماه سالجاری کماکان ادامه دارد و متقاضیان با مراجعه به سامانه روابط کار به نشانی prkar.mcls.gov.ir میتوانند روند ثبت نام خود را برای بهرهمندی از مزایای بیمه بیکاری دنبال کنند.
برش
پرتقاضاترین بخش ها برای تسهیلات
دادههای جدول نشان میدهد از حدود 5 هزار میلیارد تومانی که دولت به منظور رفع آسیبهای اقتصادی ناشی از کرونا اختصاص داده است 534 هزار و 298 فقره پرونده از سوی کسب و کارهای آسیب دیده جهت دریافت تسهیلات ارائه شده که از این تعداد به 278 هزار 245 پرونده تسهیلات تعلق گرفته است. از میان 14 رسته شغلی حمل و نقل عمومی برونشهری در هر سه حوزه هوایی، زمینی و ریلی، حمل و نقل عمومی درونشهری و مراکز فرهنگی، هنری و آموزشی به ترتیب با 120 هزار و 851، 53 هزار و 596 و 32 هزار و 479 پرونده بیشترین تقاضا را برای دریافت تسهیلات داشتهاند. این در حالی است که سه رسته شغلی حمل و نقل عمومی برونشهری با 2 هزار میلیارد تومان، مراکز فرهنگی، هنری و آموزشی با هزار میلیارد تومان و در نهایت رستورانها، بوفهها، تالارهای پذیرایی و مراکز تولید و توزیع غذا با 500 میلیارد تومان بیشترین تسهیلات را دریافت کردند. همچنین این جدول نشان میدهد مراکز گردشگری شامل هتلها، میهمانپذیرها، بوم گردیها با 881 پرونده کمترین درخواست را برای دریافت تسهیلات داشتهاند که میزان تسهیلات پرداختی بالغ بر 126 میلیارد تومان بود اما پس از بررسیها کمینه تسهیلات پرداختی به باشگاهها و مراکز ورزشی با 56 میلیارد تومان اختصاص یافت.
کدخدایی: نظر فقها درباره ریاست جمهوری خانمها تغییری نکرده است
گروه سیاسی/ عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان دیروز باز هم همان جمله همیشگی خود را تکرار کرد: «ثبت نام زنان در انتخابات ریاست جمهوری، بلامانع است.»
8 ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوری، سؤالات از سخنگوی شورای نگهبان هم رنگ و بوی انتخاباتی به خود گرفت. اینکه آیا بالاخره زنان در 1400 به عنوان کاندیدا به عرصه رقابتها خواهند آمد یا همچنان جزو جامعه رأیدهندگان به شمار میآیند، موضوعی است که خود کدخدایی هم هنوز از آن خبر ندارد. هرچه هست در کمیسیون شوراهای مجلس میگذرد و تعریف از رجل سیاسی فعلاً به دوش نمایندگان افتاده است.
به گزارش «ایران»، سخنگوی شورای نگهبان در نشست خبری دیروز خود در پاسخ به این سؤال که آیا طرح مجلس برای اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری به انتخابات سال ۱۴۰۰ خواهد رسید، گفت: نمیتوانم در این زمینه اظهارنظر کنم، چراکه مصوبه هنوز به دست ما نرسیده است. شورای نگهبان مثل همه ادوار تجربه خود را از طریق پژوهشکده شورای نگهبان بیان میکند و نظرات اعضای شورا، صرفاً شخصی است و نظر نهایی زمانی که مصوبه به صورت رسمی برای ما ارسال شود، داده میشود.
پس از این پاسخ، نوبت به موضوع رجل سیاسی و حضور زنان در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان کاندیدا رسید. کدخدایی در پاسخ به این سؤال که آیا زنان میتوانند برای انتخابات ریاست جمهوری آینده نامزد شوند، گفت: ثبت نام بلامانع است و بحثهای دیگرش باید بتدریج حل شود. او در پاسخ به سؤال دیگری در همین خصوص مبنی بر اینکه آیا در گذشته کاندیدایی به خاطر زن بودن رد شده است، گفت: ما هیچ وقت به دلیل زن بودن کاندیدایی را رد نکردهایم. کدخدایی در پاسخ به سؤال دیگری درباره اینکه شما تأکید کردید که ثبت نام در انتخابات بلامانع است و رئیس جمهوری آتی میتواند از بین زنان باشد، این در حالی است که هیچ کاندیدای خانمی از سوی شورا تأیید نشده است؛ آیا نظر فقها درخصوص مصادیق رجل سیاسی تغییر کرده، گفت: من عرضم این بود که بحثهای فرهنگی در کشور ما جدی است و مسألهای نیست که با یک قانون حل شود. انشاءالله در دورههای آتی مسأله فرهنگی حل شود. او اضافه کرد: نظر فقها درباره بحث ریاست جمهوری خانمها هیچ تغییری نکرده است.
سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به این ابهام که آیا شورای نگهبان رجل سیاسی را عامداً تعریف نمیکند، گفت: بعد از اینکه در سیاستهای کلی به شورا تکلیف شد که در مورد رجل سیاسی شاخصها را تعریف کند، این شاخصها تعریف و به مجلس ارسال شد. ما وظیفهمان را انجام دادیم و تعیین شاخصها برای رجل سیاسی و مذهبی و مدیر بودن امر سادهای نیست. همین الان که این امر در مجلس اصلاح میشود، روزانه نسبت به آن اظهارنظر میشود، اینکه کاندیداها باید برای مدیر و مدبر بودن برنامه داشته باشند و یا مشاوران خود را معرفی کنند، از مسائلی هست که خیلی از نظر مفهومی قابل بحث است. مسأله سادهای نیست و انشاءالله معیارهای روشنی را مجلس تعریف کند تا مشکل حل شود.
سخنگوی شورای نگهبان درباره طرح مجلس برای تغییر در نحوه توزیع بنزین، گفت: من فقط این موضوع را شنیدم و حتی پیش نویس طرح را ندیدم و نمیتوانم پیشبینی کنم. اما اگر مصوبه مجلس بار مالی داشته باشد، شورای نگهبان به آن ایراد میگیرد. او همچنین درباره اینکه آیا شورای نگهبان بر انتخابات شوراها نظارت خواهد داشت، گفت: در بحث نظارت بر انتخابات شوراها هیچ گونه مسئولیتی نداریم.
نماینده دادستان در سومین جلسه از دادگاه محمد امامی مطرح کرد
فراری دادن متهمان از ترس افشاگری
سومین جلسه رسیدگی به اتهامات محمد امامی و ۳۳ متهم دیگر پرونده بانک سرمایه به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد. جلسهای که قرار بود به دفاعیات متهم اصلی پرونده اختصاص یابد با رد اتهامات از سوی او، به بحث قاضی و وکیلش کشیده شد.
به گزارش میزان، در ابتدای این جلسه، قاضی مسعودی مقام گفت: در جلسه قبل وکیل متهم امامی مطالبی را مطرح کرد که برخی از آنها مطابق با واقعیت نبود. ادعا شد که مفاد کیفرخواست قرائت شده با اصل کیفرخواست تفاوت دارد که باید بگویم وکیل و متهم چنانچه ذرهای اختلاف در محتوای کیفرخواست قرائت شده در دادگاه و کیفرخواست ارائه شده به آنها مشاهده کردند میتوانند در زمانی که موعد دفاع آنها است، این ایراد را مطرح کنند. او این اختلاف را ناشی از تفاوت فونت تایپی کیفرخواست ارائه شده به متهم و وکیل دانست و گفت: من قسم یاد میکنم که گفتم هر مطلبی که بخواهید به شما بدهند؛ ما به طور سیستماتیک به شما ابلاغ کردیم. که کریمی فارسی وکیل متهم امامی پاسخ داد: چیزی به من ابلاغ نشده است. قاضی در ادامه گفت: دادگاه هنوز وارد رسیدگی نشده است اما شما میگویید دادگاه منصفانه نیست این در حالی است که شما زمان خواهید داشت که دفاع کنید و سپس ما ارزیابی خواهیم کرد هیچکس با شما خصومت ندارد اینجا جای دعوا نیست.
رئیس دادگاه در ادامه ضمن تفهیم اتهام به متهم محمد امامی گفت: آیا آنها را قبول دارید؟ که متهم پاسخ داد: به هیچ عنوان قبول ندارم اول وکیلم دفاع میکند و جلسه بعد خودم.
نوبت که به دفاعیات وکیل متهم امامی رسید او گفت: باید مستندات پرونده باشد تا من دفاع کنم. قاضی خطاب به وکیل متهم گفت: مستندات در پرونده مندرج بود و شما مطالعه کردید و تمام ضمائم پرونده نیز در قرار جلب به دادرسی وجود دارد.
رئیس دادگاه در این بخش از جلسه خطاب به کریمی فارسی گفت: شما دفاعیات را ارائه میدهید و دادگاه اگر لازم بداند استعلام میکند. این اولین باری است که در دادگاه چنین چیزهایی را میشنوم. اینکه شما دائماً میگویید ابلاغ نشده باید بگویم که هر چیزی ابلاع نمیشود و در پرونده موجود است و شما نیز پرونده را خواندهاید. وکیل مدافع امامی گفت: شما برای خواندن ۲۲ هزار صفحه چقدر وقت لازم دارید مگر ما رسیدگیهای دیگری نداریم؟ رئیس دادگاه گفت: آیا ما باید صبر کنیم تا شما به رسیدگیهای دیگرتان برسید؟ اکنون دفاعی برای ارائه دارید یا خیر؟ وکیل متهم امامی گفت: باید مستندات در اختیارم قرار گیرد.
در ادامه این جلسه رسول قهرمانی نماینده دادستان در پاسخ به اظهارات وکیل امامی گفت: اعلام کردند که به ما اجازه نمیدادند پرونده را مطالعه کنیم که این پاسخ داده شد، این تیم فساد آنقدر پیچیده بود که نگران بودند برخی متهمان بیبضاعت پرونده پس از دستگیری دست به افشاگری بزنند. لذا برخی از افراد را از کشور خارج کردند از جمله آقای پرویز نسترن تهرانی؛ تمام ضمانتنامهها از حساب پرویز نسترن تهرانی دریافت میشد؛ در سال 97 یکی از ضابطین پرونده به ما مراجعه و اعلام کرد پرویز نسترن تهرانی از مرز عراق وارد کشور شده است؛ ما پس از ردگیری وی پس از 2 ماه وی را دستگیر کردیم و تازه فهمیدیم پرویز نسترن تهرانی در این پرونده هیچکاره است و صرفاً از حسابهای او استفاده میشده است. نماینده دادستان گفت: ما در پیگیریهای خود متوجه شدیم که وقتی پرویز نسترن تهرانی وارد کشور شد، این شبکه فساد از وی برای گرفتن وکیل برای او امضا گرفتند به این جهت که چنانچه بازداشت شد آن وکیلی که برایش گرفتهاند پرونده را دریافت کند و حتی پرویز نسترن تهرانی را تهدید کردند که اگر بازداشت بشوی و افشاگری کنی زندگیات را به آتش میکشیم.
پس از سخنان نماینده دادستان قاضی مسعودی مقام ضمن اعلام ختم جلسه گفت: جلسه بعدی دادگاه روز دوشنبه ۲۱ مهر در ۲ نوبت صبح و بعد از ظهر برگزار خواهد شد.
ظریف: درباره پیشبرد نقشه همکاری ۲۵ ساله با چین گفت وگو کردم
وزیر امور خارجه ایران و همتای چینی روز گذشته در استان «یون نان» چین بر سر یک میز به گفتوگو نشستند. محمدجواد ظریف که روز جمعه برای گفتوگو با «وانگ یی»، وزیر خارجه چین و در رأس هیأتی به چین سفر کرده بود، با همتای چینی خود در مورد روابط و همکاریهای تهران و پکن و مسائل مختلف منطقه ای و بین المللی گفت و گو کرد. سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه، ظریف را در این سفر همراهی میکند. ظریف بعد از این دیدار در پیامی توئیتری گفتوگو با همتای چینی خود را سازنده خواند و گفت: «گفتوگوهای رو در رو و پرباری با همتای چینی داشتم.» او گفتوگوهای حضوری دو طرف در شرایط ویژه کنونی را به حد کافی نشانگر آن خواند که دو طرف برای روابط بین دو کشور اهمیت زیادی قائل هستند.
وزیر امور خارجه ایران همچنین گفت که ایران و چین در خصوص طیف گستردهای از موضوعات از جمله تقویت روابط دوجانبه، پیشبرد نقشه همکاری ۲۵ ساله، حفاظت از برجام و مخالفت با یکجانبه گرایی اجماع نظر دارند. ظریف با اشاره به پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بین دو کشور در سال ۲۰۲۱ آن را فرصت جدیدی خواند و عنوان کرد: «معتقدم مفهوم مشارکت جامع راهبردی بین دو کشور در آینده غنیتر خواهد شد.»
وزیر خارجه ایران همچنین در توئیتی به زبان چینی در این باره نوشت که دو طرف در این دیدار یکجانبه گرایی و تلاش ایالات متحده برای ایجاد جهان تک قطبی را رد کردند و درباره تقویت روابط در چارچوب نقشه راه همکاری ۲۵ ساله، همکاری منطقهای، حفظ برجام و همکاری درخصوص تولید واکسن کرونا توافق کردهاند.
سخنگوی وزارت امور خارجه چین هم در ارتباط با سفر وزیر خارجه ایران به کشورش گفت که چین خواستار تعمیق مشارکت راهبردی جامع دوجانبه با ایران است. به گزارش ایرنا «هپا چون اینگ» در گفتوگو با خبرنگاران با اشاره به برنامه دیدارهای وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در سفر به چین گفت: «محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در حالی به چین سفر کرده است که ما دوست داریم برای تعمیق مشارکت راهبردی جامع دوجانبه با ایران همکاری کنیم.» وی در پاسخ به سؤال خبرنگاری در خصوص تحریمهای اخیر امریکا علیه ایران، گفت که واشنگتن با نادیده گرفتن اهداف و اصول منشور سازمان ملل و اصول حقوق بینالملل، خودسرانه دست به اقدامات یکجانبه غیرقابل توجیهی مانند محاصره اقتصادی و تحریمهای مالی علیه سایر کشورها زده است. سخنگوی وزارت خارجه چین در ادامه اظهار داشت: این اقدامات بشدت باعث تضعیف نظم سیاسی و اقتصادی بینالمللی و تضعیف حاکمیت جهانی شده و توانایی کشورهای تحریم شده برای توسعه اقتصاد خود و بهبود زندگی مردم را نیز کاهش داده است.
چرایی سرپیچی از مقررات پیشگیرانه در بحران کرونا
حسین ایمانی جاجرمی
دانشیار جامعه شناسی توسعه دانشگاه تهران
نگاهی به کشورهای دنیا نشان میدهد تقریباً همه آنها اقداماتی چون تعطیلی و فاصلهگذاری اجتماعی را برای مقابله با همهگیری کووید19 انجام دادهاند و برای محدود کردن فعالیتهایی که زمانی آزادیهای روزمره بود مقررات تعیین کرده و هنجارهای اجتماعی جدیدی چون پرهیز از دست دادن، بوسیدن و تجمع خلق شده است. با این حال همیشه آدمهایی پیدا میشوند که از اجرای مقررات سرپیچی میکنند.
با وجود محدودیتها و درخواستها و حتی التماسهای مقامات بهداشتی به سفر میروند، ماسک نمیزنند و خلاصه حاضر نیستند رفتار خود را تغییر داده و با شرایط اضطراری تطبیق پیدا کنند. البته این مسأله خاص کشور ما نیست و کم و بیش در همه جا به چشم میخورد، پس با یک مسأله عمومی بهنام «مقررات شکنی» مواجه هستیم. با این که چنین مسألهای همیشه در همه جوامع وجود داشته است اما آن چنان که متخصصان رفتاری میگویند در جریان همهگیری ویروس کرونا برحسب عوامل فرهنگی، جمعیتی و روان شناختی، قانون شکنی شرایط بدی پیدا کرده و کسانی که مبادرت به این کار میکنند میتوانند در چشم بقیه بهعنوان آدمهایی خودخواه و خطرناک جلوه کنند. در کشوری مثل ژاپن که اجرای مقررات فاصلهگذاری، بیشتر امری اجتماعی بوده تا سیاسی، بیتوجهی به مقررات و بهخطر انداختن جان دیگران میتواند با مجازاتهای اجتماعی سنگینی چون طرد و تحقیر اجتماعی مواجه شود. مسألهای که برای فرد متخلف در کشوری با فرهنگ جمعگرا میتواند هزینههای سنگینی داشته باشد. میتوان در مورد بیتوجهی به مقررات عمومی در شرایط بحران، پرسشهایی طرح کرد و به آنها بر اساس دانش جامعه شناسی و رفتارشناسی پاسخ داد.
نخستین پرسش این است که چرا برخی آدمها از مقررات عمومی سرپیچی میکنند و بقیه تابع مقررات هستند؟ یک عامل مهم در اینجا «فردگرایی» در مقابل «جمع گرایی» است.
بهنظر برخی روانشناسان برخی جوامع گرایش بیشتری به فردگرایی یعنی باور به اهمیت بیان حس هویت و ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی دارند. آدمها در فرهنگهای فردگرا تمایل به پس زدن مقررات و نادیده گرفتن تلاشهای مقامات بهداشت عمومی دارند. هرچه این مقامات میکوشند تا با پیامهای مربوط به خطرات ویروس و تقاضا برای گذشت و نوع دوستی با «تلنگر» رفتار را تغییر دهند، فردگراها گوش شان بدهکار نیست و به راهی که خود تشخیص میدهند میروند. اگر گفته شود که زدن ماسک کمک به محافظت از دیگران میکند، در فرهنگهای فردگرا، آدمها فقط بیاعتنایی میکنند. قانون در چنین جوامعی نقش اساسی در تنظیم رفتارها دارد. جامعه نمیتواند اجازه دهد هرکس هر کاری که خواست انجام دهد و نظم عمومی را از طریق قانون اعمال میکند. اما در فرهنگهای جمعگرا احتمال بیشتری دارد که مردم آنچه را که به نفع همگان است انجام دهند زیرا منافع جمعی ارزش و اهمیت بیشتری نسبت به منافع فردی دارد. پرسش دوم به مسأله اعتماد و ترس میپردازد و اهمیت آنها را میپرسد. این دو عامل هم تأثیرگذاران مهمی روی رفتار آدمها هستند. در جوامعی که با شکافهای سیاسی روبهرویند، مردم احتمالاً اعتماد کمتری بهطرف مقابل میکنند و مسائل را از دیدگاه اردوهای دوست و دشمن میبینند.
اگر از مقامی خوششان بیاید به حرف او اعتماد میکنند اما اگر بدشان بیاید، تره هم برای حرف او خرد نمیکنند. مسأله خوش بینی و ترس هم هست. مقدار مناسبی از هر دو برای جامعه خوب است اما اگر هر کدام بیش از اندازه در جامعه شیوع داشته باشند ممکن است مشکلات و صدماتی را سبب شوند. برای مثال در شرایط کرونایی، خوش بینی و گفتن این که حالا طوری نمیشود میتواند فرد را به سمت ریسک پذیریهایی سوق دهد که به شکلی باور نکردنی خطرناک باشد. پرسش سوم به این اشاره میکند که چرا اجرای فاصلهگذاری اجتماعی مشکل است؟ برخی متخصصان رفتاری میگویند که ما به اصطلاح «جانوران اجتماعی» هستیم، بدن و ذهن ما برای ارتباط طراحی شده است و همهگیری به شکلهای زیادی علیه غرایز ارتباطی ما عمل میکند.
هرچقدر گفته میشود که از تجمع و شرکت در مراسم گروهی خودداری شود، اما بازهم دیده میشود که عدهای کار خودشان را میکنند. باید قبول کرد که مقاومت در برابر تمایل به گردهم آمدن و پیوندهای گروهی کار سختی است و به این آسانیها که تصور میشود، نیست. پرسش چهارم میگوید اگر قانون شکنان در اقلیت هستند چرا نباید نسبت به آنها بیتفاوت بود؟ مسأله این است که در معضل جمعی بزرگی چون همهگیری کرونا که اکنون جوامع را گرفتار کرده است سرپیچی از مقررات حتی اگر کم هم باشد فرقی با قانون شکنی تعداد زیادی از آدمها ندارد و قانون شکنان با وجود تعداد کم شان، اثر اقداماتشان بر بقیه وسیع و مخرب خواهد بود.
حال راه چاره چیست؟ یک راه این است که در ابتدا ببینیم جامعه از نظر فرهنگی در چه وضعیتی است؟ آیا ارزشهای جمعگرا حاکم هستند یا در مقابل آن این فردگرایی است که بر جامعه سیطره یافته است. در جامعه جمعگرا راه مقابله با بحران کرونا، اعتماد به مردم و سازوکارهای اجتماعی است. دادهها نشان میدهند کشوری مثل ژاپن از این طریق موفق شده تا بحران را کنترل کند و دولت کار زیادی جز اعلام هشدار و درخواست همکاری از مردم نکرده است. در جامعه فردگرا اما باید قانون وارد عمل شود و با افراد خاطی برخورد کند. با این حال در جوامعی که نیاز به سازوکارهای قانونی دارد افراد از حقوق هم برخوردارند. برای مثال اگر دولت میخواهد کسب و کاری بسته شود باید از طریق مناسب جبران خسارت هم برای فردی که از منافع خود گذشته است انجام دهد. ایران با وجود آن که کشوری به نسبت جمعگرا محسوب میشود اما در سالهای اخیر با سلطه پیدا کردن سازوکارهای سرمایهداری و تغییرات ارزشی، بشدت به سوی فردگرایی در حال حرکت بوده است. بنابراین در این شرایط باید سیاستهای مبتنی بر جمعگرایی و فردگرایی را در کنار هم برای مقابله با بحران جلو برد.
دانشیار جامعه شناسی توسعه دانشگاه تهران
نگاهی به کشورهای دنیا نشان میدهد تقریباً همه آنها اقداماتی چون تعطیلی و فاصلهگذاری اجتماعی را برای مقابله با همهگیری کووید19 انجام دادهاند و برای محدود کردن فعالیتهایی که زمانی آزادیهای روزمره بود مقررات تعیین کرده و هنجارهای اجتماعی جدیدی چون پرهیز از دست دادن، بوسیدن و تجمع خلق شده است. با این حال همیشه آدمهایی پیدا میشوند که از اجرای مقررات سرپیچی میکنند.
با وجود محدودیتها و درخواستها و حتی التماسهای مقامات بهداشتی به سفر میروند، ماسک نمیزنند و خلاصه حاضر نیستند رفتار خود را تغییر داده و با شرایط اضطراری تطبیق پیدا کنند. البته این مسأله خاص کشور ما نیست و کم و بیش در همه جا به چشم میخورد، پس با یک مسأله عمومی بهنام «مقررات شکنی» مواجه هستیم. با این که چنین مسألهای همیشه در همه جوامع وجود داشته است اما آن چنان که متخصصان رفتاری میگویند در جریان همهگیری ویروس کرونا برحسب عوامل فرهنگی، جمعیتی و روان شناختی، قانون شکنی شرایط بدی پیدا کرده و کسانی که مبادرت به این کار میکنند میتوانند در چشم بقیه بهعنوان آدمهایی خودخواه و خطرناک جلوه کنند. در کشوری مثل ژاپن که اجرای مقررات فاصلهگذاری، بیشتر امری اجتماعی بوده تا سیاسی، بیتوجهی به مقررات و بهخطر انداختن جان دیگران میتواند با مجازاتهای اجتماعی سنگینی چون طرد و تحقیر اجتماعی مواجه شود. مسألهای که برای فرد متخلف در کشوری با فرهنگ جمعگرا میتواند هزینههای سنگینی داشته باشد. میتوان در مورد بیتوجهی به مقررات عمومی در شرایط بحران، پرسشهایی طرح کرد و به آنها بر اساس دانش جامعه شناسی و رفتارشناسی پاسخ داد.
نخستین پرسش این است که چرا برخی آدمها از مقررات عمومی سرپیچی میکنند و بقیه تابع مقررات هستند؟ یک عامل مهم در اینجا «فردگرایی» در مقابل «جمع گرایی» است.
بهنظر برخی روانشناسان برخی جوامع گرایش بیشتری به فردگرایی یعنی باور به اهمیت بیان حس هویت و ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی دارند. آدمها در فرهنگهای فردگرا تمایل به پس زدن مقررات و نادیده گرفتن تلاشهای مقامات بهداشت عمومی دارند. هرچه این مقامات میکوشند تا با پیامهای مربوط به خطرات ویروس و تقاضا برای گذشت و نوع دوستی با «تلنگر» رفتار را تغییر دهند، فردگراها گوش شان بدهکار نیست و به راهی که خود تشخیص میدهند میروند. اگر گفته شود که زدن ماسک کمک به محافظت از دیگران میکند، در فرهنگهای فردگرا، آدمها فقط بیاعتنایی میکنند. قانون در چنین جوامعی نقش اساسی در تنظیم رفتارها دارد. جامعه نمیتواند اجازه دهد هرکس هر کاری که خواست انجام دهد و نظم عمومی را از طریق قانون اعمال میکند. اما در فرهنگهای جمعگرا احتمال بیشتری دارد که مردم آنچه را که به نفع همگان است انجام دهند زیرا منافع جمعی ارزش و اهمیت بیشتری نسبت به منافع فردی دارد. پرسش دوم به مسأله اعتماد و ترس میپردازد و اهمیت آنها را میپرسد. این دو عامل هم تأثیرگذاران مهمی روی رفتار آدمها هستند. در جوامعی که با شکافهای سیاسی روبهرویند، مردم احتمالاً اعتماد کمتری بهطرف مقابل میکنند و مسائل را از دیدگاه اردوهای دوست و دشمن میبینند.
اگر از مقامی خوششان بیاید به حرف او اعتماد میکنند اما اگر بدشان بیاید، تره هم برای حرف او خرد نمیکنند. مسأله خوش بینی و ترس هم هست. مقدار مناسبی از هر دو برای جامعه خوب است اما اگر هر کدام بیش از اندازه در جامعه شیوع داشته باشند ممکن است مشکلات و صدماتی را سبب شوند. برای مثال در شرایط کرونایی، خوش بینی و گفتن این که حالا طوری نمیشود میتواند فرد را به سمت ریسک پذیریهایی سوق دهد که به شکلی باور نکردنی خطرناک باشد. پرسش سوم به این اشاره میکند که چرا اجرای فاصلهگذاری اجتماعی مشکل است؟ برخی متخصصان رفتاری میگویند که ما به اصطلاح «جانوران اجتماعی» هستیم، بدن و ذهن ما برای ارتباط طراحی شده است و همهگیری به شکلهای زیادی علیه غرایز ارتباطی ما عمل میکند.
هرچقدر گفته میشود که از تجمع و شرکت در مراسم گروهی خودداری شود، اما بازهم دیده میشود که عدهای کار خودشان را میکنند. باید قبول کرد که مقاومت در برابر تمایل به گردهم آمدن و پیوندهای گروهی کار سختی است و به این آسانیها که تصور میشود، نیست. پرسش چهارم میگوید اگر قانون شکنان در اقلیت هستند چرا نباید نسبت به آنها بیتفاوت بود؟ مسأله این است که در معضل جمعی بزرگی چون همهگیری کرونا که اکنون جوامع را گرفتار کرده است سرپیچی از مقررات حتی اگر کم هم باشد فرقی با قانون شکنی تعداد زیادی از آدمها ندارد و قانون شکنان با وجود تعداد کم شان، اثر اقداماتشان بر بقیه وسیع و مخرب خواهد بود.
حال راه چاره چیست؟ یک راه این است که در ابتدا ببینیم جامعه از نظر فرهنگی در چه وضعیتی است؟ آیا ارزشهای جمعگرا حاکم هستند یا در مقابل آن این فردگرایی است که بر جامعه سیطره یافته است. در جامعه جمعگرا راه مقابله با بحران کرونا، اعتماد به مردم و سازوکارهای اجتماعی است. دادهها نشان میدهند کشوری مثل ژاپن از این طریق موفق شده تا بحران را کنترل کند و دولت کار زیادی جز اعلام هشدار و درخواست همکاری از مردم نکرده است. در جامعه فردگرا اما باید قانون وارد عمل شود و با افراد خاطی برخورد کند. با این حال در جوامعی که نیاز به سازوکارهای قانونی دارد افراد از حقوق هم برخوردارند. برای مثال اگر دولت میخواهد کسب و کاری بسته شود باید از طریق مناسب جبران خسارت هم برای فردی که از منافع خود گذشته است انجام دهد. ایران با وجود آن که کشوری به نسبت جمعگرا محسوب میشود اما در سالهای اخیر با سلطه پیدا کردن سازوکارهای سرمایهداری و تغییرات ارزشی، بشدت به سوی فردگرایی در حال حرکت بوده است. بنابراین در این شرایط باید سیاستهای مبتنی بر جمعگرایی و فردگرایی را در کنار هم برای مقابله با بحران جلو برد.
در سوگ سیاوش
بهرام قاسمی
سفیر ایران در فرانسه
در نوجوانی این صدای جادویی و آسمانی سیاوش بود که طعم شیرین غزل حافظ و سعدی و رباعیات خیام و مولوی را از جنس نوع دیگری به کام ما تشنگان شعر و ادب فارسی شیرینتر کرد. تا سالیان متمادی سیاوش بود و همدم روزان و شبان آن دوران پریشاناحوالی و آرزومندی، حالا هم در پس آن همه سال و آن همه قصه و تاریخ و حادثه و حوادث باز باید بنگارم «در سوگ سیاوش» و به تعبیر استاد شفیعی کدکنی، دیگر کیمیای کمیاب ایران که در فروتنی فردی بیهمتاست که فروتنانه در پاسخ به پرسشی بیان داشت: «حق و حد خود نمیدانم درباره استاد شجریان صحبت کنم. چون من در موسیقی شنونده مبتدی و بیفرهنگی هستم و استاد شجریان در موسیقی جایگاه حافظ در شعر را دارد.» و اگر استاد بزرگ بیبدیل شفیعی کدکنی چنین گفته است ما را چه جرأتی و شجاعتی و دلیلی برای گفتن و نوشتن پیرامون استاد شجریان. نگارنده نیز اگر بیهیچ دانشی در حوزه موسیقی، آواز و صرفاً به عنوان یک شنونده دائمی صدای ملکوتی شجریان یا همان سیاوش روزگاران نخست سعی به تحریر کلامی پیرامون استاد شجریان دارم تنها ادای دین به او و همه پارسیزبانان دلداده صدای رسای اوست.
پس سخن از هنر فاخر موسیقایی متعالی این نادره قرون و اعصار در فرهنگ ایران زمین را مطرح نخواهم کرد که صاحبنظران حوزه موسیقی و آنان که طعم موسیقی و طنین ملکوتی و نوع وزین درخشان آن را در پی سالها تحقیق و مطالعه چند پیرامون آن سخنها خواهند گفت، حتی نه به امروز و فردا که به سالهای دور و قرون، چرا که استاد شجریان بخش بزرگی از فرهنگ و معرفت و هنر و ارزشهای متعالی عرفانی و ادبیاتی ماست و بوده و خواهد بود. ماندگار و یادگاری از دل این سرزمین.استاد شجریان هنرهای بسیار و بیشمار داشت و معتقدم سالها و ایام بسیاری باید و بباید و بیایند و روند تا گوشه گوشههایی از بخشهایی از هنرهای او به تماشا و نمایش درآیند و این کار بزرگان و اهالی مکاتب هنر ادبیات و موسیقی و فرهنگ غنی ایران است تا بر این اصل و مهم کوششها نمایند.
استاد شجریان درست از نقطه و بزنگاهی که میرفت تا با تغییرات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و جایگزینی هنر غیرفاخر و ادبیات اصیل به خاموشی و گل نشسته، جامعه ما را از میراث عظیم ادبی و هنری خود دور نگاه دارد با بهکارگیری صدای آسمانی و ملکوتی و جنس عارفانه آن از یک سو و از سوی دیگر با بهرهگیری از موسیقی و گزینش برترین اشعار بزرگان خاص شعر و ادب و عرفان این کشور همچون حافظ، سعدی، خیام، عطار، مولوی و آثار بزرگان شعر نو و شعرای بزرگ معاصر را به میان مردم آورد.
اشعار کماهمیت یا شعرا و ادبای محروم از در فراز بودن، در موسیقی و آواز استاد شجریان یافتنشدنی است. هر آنچه به عنوان مرشد و علامه حوزه موسیقی از شعرای بنام برگرفته است تمامی از زیباترین و قویترین مضامین معنوی، عرفانی و اخلاقی و عشق و شور و زندگی و شاهکارهای شعر پارسی است و این کاری سترگ در عرصه شناخت و وصل و انس و ایمان پارسیگویان است. حداقل در این پنج دهه اخیر چه کسی میتواند ادعا کند به اندازه او و در تراز استاد شجریان توانسته است حافظ و سعدی و مولوی و غیره را به عرصه جامعه و بخصوص جوانان این مرز و بوم آورد و اتصال و پیوندی ناگسستنی میان این مردمان و آن میراث عظیم ایرانی، جهانی، ادبی، عرفانی برقرار نماید. کدام فرهنگستان زبان فارسی، کدام دانشگاه و دانشکده ادبیات و کدام مدرسه علوم انسانی توانسته است با هزاران هزار انواع متنوع از امکانات مادی و معنوی کاری کارستان چون شجریان در ترویج ادب و شعر و هنر و فرهنگ و ادبیات ایرانی به انجام رساند. کاری که او با سختکوشی، صبوری و امیدواری و به تنهایی و حتی در سالیان طولانی بیماری و ناخوشی و ناخشنودی پی گرفت. تصور میکنم ما ایرانیان و بسیاری از پارسیزبانان در هر کجای جهان برای تنها این یک همت والا و رسالت به او بدهکار خواهیم ماند. او زبان همه داشتههای شعر و عرفان ما از سعدی، حافظ و مولوی... بود.
استاد شجریان درست در بحبوحه تحولات خاص اجتماعی ایران در اواخر دهه ۴۰ و ۵۰ و به دوران رواج غربگرایی و سخره گرفتن گذشته و گذشتگان و نفی شعر و عرفان و میراث بزرگ ایرانی و عقب راندن آن از یک گسست و جدایی مرگبار با جمع تمامی نامآوران بینظیر تاریخ جهان از سعدی، حافظ، مولوی و دیگر تکرار نشدنیها به آرامی و با تأنی به نبردی بیامان برخاست و اگر نبود استاد شجریان شاید بسیاری که در این دهههای اخیر با پیشاهنگان عرفان و شعر و حکمت کمتر آشنا و همدل و همراه بودند. آواز موسیقی و کار او نقبی بود به گذشتههای دور واکنده از هنر و فرهنگ.
او مشعلدار و میراثدار این بخش مهم از تاریخ ایران محسوب میشود. استاد شجریان علاوه بر اینها تراز و معیار آواز و صدا و موسیقی و شعر و شاعران را آنچنان به بلندترین قلههای ممکن پرواز داد که دیگر به سادگی و سهولت جامعه فرهیخته و مردم دانا هر صدا را صدا و هر شعری را شعر و هر موسیقی را موسیقی نخواهند خواند و دانست.
استاد شجریان امروز محک و شاخص شناخت و درک و ادراک ما در این حوزه است و بدینسان او از زمره اساتیدی است در عصر حاضر که تکرارناشدنیاند و زمانه به راحتی چونان آنان را به خود نخواهد دید. همانگونه که تاکنون مولویها، حافظ و سعدی و خیام با همه ابعاد خاص خود تکرار نشدهاند و نخواهند شد و تنها حافظ است که حافظ است و سعدی، سعدی و «شجریان» نیز «شجریان».از دید جهانی و از بعد جهان فارسیزبانان استاد شجریان مظهر وحدت و منافع جمعی آنان است و عنصر وصل و پیوستگی و همزبانی و همدلی نیز بوده و خواهد بود.استاد شجریان به تنهایی صدای واحد دلانگیز و دلپذیر تمامی فارسیزبانان جهان بوده و هست و بیشک مظهر منافع و وحدت ملی ما ایرانیان نیز. استاد شجریان معنویت و عرفان را به ما آموخت: او زیباگزینی، زیباشناختی و زیبایی شعر گذشته و امروز ایران را به ما و چه بهنگام و چه خوب آموخت و در عین حفاظت از اصالت و جایگاه والای آن، آن را به گونهای چون معجزتی به میان جمع آورد و توسعه داد. آنچه او کرد هیچ کسی را یارای انجام آن نبوده و نخواهد بود.
استاد شجریان مانده است و میماند و میخواند و میآموزد و پند و اندرز میدهد همانگونه که تا ایران و ایرانی و زبان پارسی برتارک جهان درخشش خود را دارد مولوی و سعدی و حافظ و خیام و سایه و اخوان خواهند بود و همواره و گاهی از سایه میخواندم این بیت حزین را که «دردا که جز به مرگ سنجیده قدر مرد». اما اینک میپندارم اگرچه این کلام و سخن متین در بسیاری از موارد ربطی و معبری است به واقعیت، اما در مورد استاد شجریان این کلام مصداق ندارد چرا که او در حیات پر ثمر خود همواره با تحسین و تشویقهای مردمی که قدردان هنر او بودند بطور فزاینده و ملموسی رودررو بود. بیشک استاد شجریان پاکیزه و منزه زیست و دور از هر تزویر و دورویی، آن گونه بود که بود و همواره محبوب. اینک رفته است و ما همه سوگواران او. او دیگر خود چونان پیشینیان بخشی از فرهنگ فاخر و ارزشمند و هویت و تمدن ایرانی اسلامی است.
ماندگار و یادگاری از ایامی چند که با قدردانی و قدرشناسی مردمانی فرهیخته و برآمده از دل تاریخ کهن و با فرهنگ غنی خود در «شدن» و «رشد و نمو» و به کمال رسیدن اوج استاد شجریان نقشها آفریدند.
سفیر ایران در فرانسه
در نوجوانی این صدای جادویی و آسمانی سیاوش بود که طعم شیرین غزل حافظ و سعدی و رباعیات خیام و مولوی را از جنس نوع دیگری به کام ما تشنگان شعر و ادب فارسی شیرینتر کرد. تا سالیان متمادی سیاوش بود و همدم روزان و شبان آن دوران پریشاناحوالی و آرزومندی، حالا هم در پس آن همه سال و آن همه قصه و تاریخ و حادثه و حوادث باز باید بنگارم «در سوگ سیاوش» و به تعبیر استاد شفیعی کدکنی، دیگر کیمیای کمیاب ایران که در فروتنی فردی بیهمتاست که فروتنانه در پاسخ به پرسشی بیان داشت: «حق و حد خود نمیدانم درباره استاد شجریان صحبت کنم. چون من در موسیقی شنونده مبتدی و بیفرهنگی هستم و استاد شجریان در موسیقی جایگاه حافظ در شعر را دارد.» و اگر استاد بزرگ بیبدیل شفیعی کدکنی چنین گفته است ما را چه جرأتی و شجاعتی و دلیلی برای گفتن و نوشتن پیرامون استاد شجریان. نگارنده نیز اگر بیهیچ دانشی در حوزه موسیقی، آواز و صرفاً به عنوان یک شنونده دائمی صدای ملکوتی شجریان یا همان سیاوش روزگاران نخست سعی به تحریر کلامی پیرامون استاد شجریان دارم تنها ادای دین به او و همه پارسیزبانان دلداده صدای رسای اوست.
پس سخن از هنر فاخر موسیقایی متعالی این نادره قرون و اعصار در فرهنگ ایران زمین را مطرح نخواهم کرد که صاحبنظران حوزه موسیقی و آنان که طعم موسیقی و طنین ملکوتی و نوع وزین درخشان آن را در پی سالها تحقیق و مطالعه چند پیرامون آن سخنها خواهند گفت، حتی نه به امروز و فردا که به سالهای دور و قرون، چرا که استاد شجریان بخش بزرگی از فرهنگ و معرفت و هنر و ارزشهای متعالی عرفانی و ادبیاتی ماست و بوده و خواهد بود. ماندگار و یادگاری از دل این سرزمین.استاد شجریان هنرهای بسیار و بیشمار داشت و معتقدم سالها و ایام بسیاری باید و بباید و بیایند و روند تا گوشه گوشههایی از بخشهایی از هنرهای او به تماشا و نمایش درآیند و این کار بزرگان و اهالی مکاتب هنر ادبیات و موسیقی و فرهنگ غنی ایران است تا بر این اصل و مهم کوششها نمایند.
استاد شجریان درست از نقطه و بزنگاهی که میرفت تا با تغییرات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و جایگزینی هنر غیرفاخر و ادبیات اصیل به خاموشی و گل نشسته، جامعه ما را از میراث عظیم ادبی و هنری خود دور نگاه دارد با بهکارگیری صدای آسمانی و ملکوتی و جنس عارفانه آن از یک سو و از سوی دیگر با بهرهگیری از موسیقی و گزینش برترین اشعار بزرگان خاص شعر و ادب و عرفان این کشور همچون حافظ، سعدی، خیام، عطار، مولوی و آثار بزرگان شعر نو و شعرای بزرگ معاصر را به میان مردم آورد.
اشعار کماهمیت یا شعرا و ادبای محروم از در فراز بودن، در موسیقی و آواز استاد شجریان یافتنشدنی است. هر آنچه به عنوان مرشد و علامه حوزه موسیقی از شعرای بنام برگرفته است تمامی از زیباترین و قویترین مضامین معنوی، عرفانی و اخلاقی و عشق و شور و زندگی و شاهکارهای شعر پارسی است و این کاری سترگ در عرصه شناخت و وصل و انس و ایمان پارسیگویان است. حداقل در این پنج دهه اخیر چه کسی میتواند ادعا کند به اندازه او و در تراز استاد شجریان توانسته است حافظ و سعدی و مولوی و غیره را به عرصه جامعه و بخصوص جوانان این مرز و بوم آورد و اتصال و پیوندی ناگسستنی میان این مردمان و آن میراث عظیم ایرانی، جهانی، ادبی، عرفانی برقرار نماید. کدام فرهنگستان زبان فارسی، کدام دانشگاه و دانشکده ادبیات و کدام مدرسه علوم انسانی توانسته است با هزاران هزار انواع متنوع از امکانات مادی و معنوی کاری کارستان چون شجریان در ترویج ادب و شعر و هنر و فرهنگ و ادبیات ایرانی به انجام رساند. کاری که او با سختکوشی، صبوری و امیدواری و به تنهایی و حتی در سالیان طولانی بیماری و ناخوشی و ناخشنودی پی گرفت. تصور میکنم ما ایرانیان و بسیاری از پارسیزبانان در هر کجای جهان برای تنها این یک همت والا و رسالت به او بدهکار خواهیم ماند. او زبان همه داشتههای شعر و عرفان ما از سعدی، حافظ و مولوی... بود.
استاد شجریان درست در بحبوحه تحولات خاص اجتماعی ایران در اواخر دهه ۴۰ و ۵۰ و به دوران رواج غربگرایی و سخره گرفتن گذشته و گذشتگان و نفی شعر و عرفان و میراث بزرگ ایرانی و عقب راندن آن از یک گسست و جدایی مرگبار با جمع تمامی نامآوران بینظیر تاریخ جهان از سعدی، حافظ، مولوی و دیگر تکرار نشدنیها به آرامی و با تأنی به نبردی بیامان برخاست و اگر نبود استاد شجریان شاید بسیاری که در این دهههای اخیر با پیشاهنگان عرفان و شعر و حکمت کمتر آشنا و همدل و همراه بودند. آواز موسیقی و کار او نقبی بود به گذشتههای دور واکنده از هنر و فرهنگ.
او مشعلدار و میراثدار این بخش مهم از تاریخ ایران محسوب میشود. استاد شجریان علاوه بر اینها تراز و معیار آواز و صدا و موسیقی و شعر و شاعران را آنچنان به بلندترین قلههای ممکن پرواز داد که دیگر به سادگی و سهولت جامعه فرهیخته و مردم دانا هر صدا را صدا و هر شعری را شعر و هر موسیقی را موسیقی نخواهند خواند و دانست.
استاد شجریان امروز محک و شاخص شناخت و درک و ادراک ما در این حوزه است و بدینسان او از زمره اساتیدی است در عصر حاضر که تکرارناشدنیاند و زمانه به راحتی چونان آنان را به خود نخواهد دید. همانگونه که تاکنون مولویها، حافظ و سعدی و خیام با همه ابعاد خاص خود تکرار نشدهاند و نخواهند شد و تنها حافظ است که حافظ است و سعدی، سعدی و «شجریان» نیز «شجریان».از دید جهانی و از بعد جهان فارسیزبانان استاد شجریان مظهر وحدت و منافع جمعی آنان است و عنصر وصل و پیوستگی و همزبانی و همدلی نیز بوده و خواهد بود.استاد شجریان به تنهایی صدای واحد دلانگیز و دلپذیر تمامی فارسیزبانان جهان بوده و هست و بیشک مظهر منافع و وحدت ملی ما ایرانیان نیز. استاد شجریان معنویت و عرفان را به ما آموخت: او زیباگزینی، زیباشناختی و زیبایی شعر گذشته و امروز ایران را به ما و چه بهنگام و چه خوب آموخت و در عین حفاظت از اصالت و جایگاه والای آن، آن را به گونهای چون معجزتی به میان جمع آورد و توسعه داد. آنچه او کرد هیچ کسی را یارای انجام آن نبوده و نخواهد بود.
استاد شجریان مانده است و میماند و میخواند و میآموزد و پند و اندرز میدهد همانگونه که تا ایران و ایرانی و زبان پارسی برتارک جهان درخشش خود را دارد مولوی و سعدی و حافظ و خیام و سایه و اخوان خواهند بود و همواره و گاهی از سایه میخواندم این بیت حزین را که «دردا که جز به مرگ سنجیده قدر مرد». اما اینک میپندارم اگرچه این کلام و سخن متین در بسیاری از موارد ربطی و معبری است به واقعیت، اما در مورد استاد شجریان این کلام مصداق ندارد چرا که او در حیات پر ثمر خود همواره با تحسین و تشویقهای مردمی که قدردان هنر او بودند بطور فزاینده و ملموسی رودررو بود. بیشک استاد شجریان پاکیزه و منزه زیست و دور از هر تزویر و دورویی، آن گونه بود که بود و همواره محبوب. اینک رفته است و ما همه سوگواران او. او دیگر خود چونان پیشینیان بخشی از فرهنگ فاخر و ارزشمند و هویت و تمدن ایرانی اسلامی است.
ماندگار و یادگاری از ایامی چند که با قدردانی و قدرشناسی مردمانی فرهیخته و برآمده از دل تاریخ کهن و با فرهنگ غنی خود در «شدن» و «رشد و نمو» و به کمال رسیدن اوج استاد شجریان نقشها آفریدند.
ناکامیهای متوالی ترامپ را هتاک کرده است
عبدالرضا
فرجی راد استاد ژئوپلیتیک
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا در آستانه یک ماه تا برگـــزاری انتخابــات ریاســـت جمهـــوری امریــکا تهـــدیــــدات متوالی علیه جمهوری اسلامی ایران را با ادبیات تند و هتاکانهای تکرار کرده است. تندتر شدن لحن سخنان او علیه ایران را در شرایط جاری باید از چند منظر مورد بررسی قرار داد:
- ترامپ درست در بحبوحه رقابتهای انتخاباتی و در شرایطی که خود را برای ادامه مناظره با «جو بایدن» رقیبش آماده کرده بود، به بیماری کرونا مبتلا شد. ابتلای او به این بیماری در این شرایط حساس منجر به عصبیتر شدن رفتار او شده و باعث شده که روحیات و موضعگیریهایش در قبال موضوعات مختلف بویژه ایران از کنترل خارج شود.
- وجه دوم که با وجه اول بی ارتباط نیست به وضعیت نظرسنجیها و موقعیت متزلزل او در مقابل رقیب انتخاباتیاش باز میگردد. اگرچه جمهوریخواهان و شخص ترامپ در سخنرانیها و موضعگیریهای خود با قاطعیت از پیروزی در انتخابات پیش رو سخن میگویند اما در حقیقت گزارشهایی که درباره وضعیت او در ایالتهای کلیدی امریکا برای انتخابات به کاخ سفید میرسد، وضعیت خوبی را برای آینده ترامپ پیشبینی نمیکند. طبق آخرین نظرسنجیها، جو بایدن 16 درصد از رقیبش جلو افتاده است و بالغ بر 80 درصد پیشبینی میشود که بایدن برنده انتخابات شود. بنابراین ترامپ با آگاهی از این وضعیت تلاش میکند با استفاده از یک روحیه عصبانی اذهان را به سمت انتخابات بکشاند و عقبافتادگی خود را جبران کند.
- تندتر شدن لحن ترامپ و اقدامات دولت امریکا علیه ایران از جمله تحریم 18 بانک ایرانی که در روزهای اخیر صورت گرفته است، با ناکامیهایی مرتبط است که دولتمردان امریکا در هفتههای اخیر در شورای امنیت با آن مواجه شدهاند. ترامپ الان باید در برابر رقیب پاسخگوی این مسأله باشد که وقتی از برجام خارج شد، مدعی شده بود که ایران را به زانو در میآورد و توافقی دیگر را امضا میکند که هیچ امتیازی برای ایران نداشته باشد، اما حالا ایران دست برتر را دارد و هیچ کشوری در شورای امنیت برای تصویب قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران و همچنین فعال کردن مکانیسم ماشه با امریکا همراهی نکرده است. از این رو ترامپ با اقدامات اخیرش میخواهد نشان دهد که فشار حداکثری را علیه ایران اعمال کرده و حتی کاری کرده است که بانکهای ایران کمترین تبادل مالی در عرصه خارجی ندارند. در حقیقت بخش عمدهای از تهدیدات و تبلیغات ترامپ از روی عصبانیت است و میخواهد پاسخگوی اقداماتی در قبال ایران باشد که در سالهای اخیر انجام داده و تأثیری نگرفته است.
در مجموع و با وجود ناکامیهایی که ترامپ در قبال ایران تجربه کرده است، انتظار نمی رود که او از فشار تحریم و اقدامات تبلیغاتی در روزهای باقی مانده تا انتخابات امریکا فراتر برود. از طرف دیگر ایران بهخوبی مطلع است که در چنین شرایطی نباید به ترامپ برای هرگونه اقدام نظامی بهانهای دهد. البته او نمیتواند به سادگی یک جنگ نظامی علیه ایران راه بیندازد. انجام این کار منوط به کسب اجازه از کنگره و نظرخواهی از نظامیانی است که علیرغم دشمنی با ایران با عقلانیت نگاه میکنند و متوجه عواقب جنگ نظامی با ایران هستند.
ناکامیهای متوالی دولت ترامپ در قبال ایران در مناظره اخیر «کاملا هریس»، معاون جو بایدن با «مایک پنس»، معاون رئیس جمهوری امریکا به وضوح بازتاب یافت. طبیعی است که ترامپ بکوشد در روزهای باقی مانده با افزایش اقدامات تبلیغاتی علیه ایران خود را در عرصه مواجهه با ایران موفق نشان دهد.
فرجی راد استاد ژئوپلیتیک
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا در آستانه یک ماه تا برگـــزاری انتخابــات ریاســـت جمهـــوری امریــکا تهـــدیــــدات متوالی علیه جمهوری اسلامی ایران را با ادبیات تند و هتاکانهای تکرار کرده است. تندتر شدن لحن سخنان او علیه ایران را در شرایط جاری باید از چند منظر مورد بررسی قرار داد:
- ترامپ درست در بحبوحه رقابتهای انتخاباتی و در شرایطی که خود را برای ادامه مناظره با «جو بایدن» رقیبش آماده کرده بود، به بیماری کرونا مبتلا شد. ابتلای او به این بیماری در این شرایط حساس منجر به عصبیتر شدن رفتار او شده و باعث شده که روحیات و موضعگیریهایش در قبال موضوعات مختلف بویژه ایران از کنترل خارج شود.
- وجه دوم که با وجه اول بی ارتباط نیست به وضعیت نظرسنجیها و موقعیت متزلزل او در مقابل رقیب انتخاباتیاش باز میگردد. اگرچه جمهوریخواهان و شخص ترامپ در سخنرانیها و موضعگیریهای خود با قاطعیت از پیروزی در انتخابات پیش رو سخن میگویند اما در حقیقت گزارشهایی که درباره وضعیت او در ایالتهای کلیدی امریکا برای انتخابات به کاخ سفید میرسد، وضعیت خوبی را برای آینده ترامپ پیشبینی نمیکند. طبق آخرین نظرسنجیها، جو بایدن 16 درصد از رقیبش جلو افتاده است و بالغ بر 80 درصد پیشبینی میشود که بایدن برنده انتخابات شود. بنابراین ترامپ با آگاهی از این وضعیت تلاش میکند با استفاده از یک روحیه عصبانی اذهان را به سمت انتخابات بکشاند و عقبافتادگی خود را جبران کند.
- تندتر شدن لحن ترامپ و اقدامات دولت امریکا علیه ایران از جمله تحریم 18 بانک ایرانی که در روزهای اخیر صورت گرفته است، با ناکامیهایی مرتبط است که دولتمردان امریکا در هفتههای اخیر در شورای امنیت با آن مواجه شدهاند. ترامپ الان باید در برابر رقیب پاسخگوی این مسأله باشد که وقتی از برجام خارج شد، مدعی شده بود که ایران را به زانو در میآورد و توافقی دیگر را امضا میکند که هیچ امتیازی برای ایران نداشته باشد، اما حالا ایران دست برتر را دارد و هیچ کشوری در شورای امنیت برای تصویب قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران و همچنین فعال کردن مکانیسم ماشه با امریکا همراهی نکرده است. از این رو ترامپ با اقدامات اخیرش میخواهد نشان دهد که فشار حداکثری را علیه ایران اعمال کرده و حتی کاری کرده است که بانکهای ایران کمترین تبادل مالی در عرصه خارجی ندارند. در حقیقت بخش عمدهای از تهدیدات و تبلیغات ترامپ از روی عصبانیت است و میخواهد پاسخگوی اقداماتی در قبال ایران باشد که در سالهای اخیر انجام داده و تأثیری نگرفته است.
در مجموع و با وجود ناکامیهایی که ترامپ در قبال ایران تجربه کرده است، انتظار نمی رود که او از فشار تحریم و اقدامات تبلیغاتی در روزهای باقی مانده تا انتخابات امریکا فراتر برود. از طرف دیگر ایران بهخوبی مطلع است که در چنین شرایطی نباید به ترامپ برای هرگونه اقدام نظامی بهانهای دهد. البته او نمیتواند به سادگی یک جنگ نظامی علیه ایران راه بیندازد. انجام این کار منوط به کسب اجازه از کنگره و نظرخواهی از نظامیانی است که علیرغم دشمنی با ایران با عقلانیت نگاه میکنند و متوجه عواقب جنگ نظامی با ایران هستند.
ناکامیهای متوالی دولت ترامپ در قبال ایران در مناظره اخیر «کاملا هریس»، معاون جو بایدن با «مایک پنس»، معاون رئیس جمهوری امریکا به وضوح بازتاب یافت. طبیعی است که ترامپ بکوشد در روزهای باقی مانده با افزایش اقدامات تبلیغاتی علیه ایران خود را در عرصه مواجهه با ایران موفق نشان دهد.
آموزش الکترونیکی در عصر کرونا و پساکرونا
منصور غلامی
وزیر علوم تحقیقات و فناوری
تاریخ اندیشه و شناخت علمی؛ بیش از هر واقعیت دیگر در خود شواهد و نشانههایی از تحول و تغییر مستمر دارد که دیرزمانی است اندیشمندان این عرصه را به غور و بررسی فراخوانده و حاصل تلاششان را در بیان ظهور و فرود آرا، الگوها و سرمشقهای تجربه و محقق شده میبینیم. بیگمان این تطور بیش از هر چیز ریشه در مواجهه با شرایط تازه و سربرآوردن پرسشها و مسائل جدید در ساحتهای نظری و عملی دارد. تاریخ دانش گواه بر این است که مداقه و تأمل در هر کدام از این ساحتها جریانساز بوده است ...
چرا که به تعبیر مولوی: هم سؤال از علم خیزد هم جواب؛ مهم اینکه در شرایط پرتغییر بقا، استمرار و بالندگی هر نهاد و نظامی به میزان توان آن در افق گشایی و داشتن نگاه آیندهنگر و نیز خط مشیهای بدیل و چندگانه است تا به اقتضای شرایط، منابع و فرصتهای در اختیار مناسبترین را انتخاب و با کمترین وقفه و تعلیقهایی که در مسیر گریزی از آنها نیست؛ حرکت مجموعه را استمرار بخشد. پر پیدا است که در این راه آسیبشناسی بموقع و درست پیامدهای مترتب بر خط مشی و رویههای گزینش شده امری واجب و الزامی است. البته ورود و اعتنای به این مهم نیز نشانی از هوشمندی و فراست یک مجموعه دارد که خود انتقادی و خود کاوی را فرصتی برای نیل به رفع کاستیها و آسیبها و رسیدن به مطلوبهای بیشتر میداند؛ که از این بابت باید تلاش دستاندرکاران این کنفرانس را شایسته تقدیر بدانیم. امروزه دیگر بر کسی پوشیده نیست که جامعه جهانی از جمله کشور ایران با شیوع ویروس کووید 19 مواجه با شرایط تازهای شده است. این مواجهه برای مجموعههایی که هویت خود را با حضور و فعالیتهای جمعی و گروهی اثبات میکنند؛ مانند دانشگاهها و مراکز آموزشی نمود و پیدایی بیشتر دارد. از طرفی انجام مأموریتها و کارویژههای تعریف شده برای این مجموعهها میطلبید که واکنشهای فوری را به شرایط عارض شده داشته باشند. بدیهی است که بازنمایی این واکنشها را باید در بازآراییها و باز تنظیمات جدید دید که بیگمان این امر در بخش آموزش نهاد دانشگاه و مراکز آموزش عالی نمایی بیشتری دارد. واقعیتی که خود را در سیاست تلفیقی آموزش مجازی و حضوری در قالب چرخشی تازه نشان داد. چنین چرخشی بنا به ماهیت و الزامهای مربوط به آن به سان هر تغییر و چرخش دیگر به رغم همه محسنات و قوتهایی که دارد به دور از هزینه و آسیب هم نیست. چرا که نظام تعامل، چارچوبهای ذهنی، سبکها و عادتوارههای ویژه خود را دارد. نکته شایان اهمیت این است که نظام آموزشی باید نوعی بازیادگیری و بازکاوی مستمر را در دستور کار خود داشته باشد زیرا اگر از عملکرد گذشته خودشان و دیگران نیاموزند و نتوانند راهکارها و تمهیدات درست کاری را درست و بموقع به کار گیرند ناچار خواهند بود که خطاهای خود را تکرار کنند و این یعنی انفعال و ناکارآمد شدن. تجربه نشان میدهد وقتی امکان آموزش به صورت حضوری فراهم نیست سیستمهای آموزشی با بهرهمندی از تکنولوژی و ایدههای خلاقانه باید بتوانند مأموریت خود را به سرانجام برسانند و آموزش الکترونیکی از مناسبترین رهیافتهای این تلاش گسترده است. افزون بر این سهم شیوههای نوین آموزش الکترونیکی بویژه وقتی که در بستر فضای مجازی قرار میگیرند؛ در یادگیریهای خود راهبر و نیز فراگیری و پایداری آنها از حیث فضا و زمان نباید نادیده گرفته شود. واقعیتی که با بحثهای حوزه عدالت آموزشی و ارتقای کیفیت آموزشی نیز ربط وثیقی دارد. آنگونه که از تحلیل دورنما و اهداف این شیوه از آموزش برمیآید، هدف کلی از ایجاد و توسعه آموزش الکترونیکی، فراهم نمودن امکان دسترسی یکسان، رایگان و جستوجوپذیر در دورههای تحصیل و ایجاد فضای آموزشی یکنواخت برای اقشار مختلف جامعه در هر نقطه و بهینهسازی شیوههای ارائه مطالب درسی به منظور یادگیری عمیقتر و جدیتر است. زیرا در گذر به جامعه اطلاعاتی و عصر دیجیتال نقش عمدهای متوجه نهادهای آموزشی است. لذا آموزش و یادگیری نیز باید براساس رویکردهای جدید تنظیم شود و یکی از مؤثرترین ابزارها در وارد شدن به این پهنه، گسترش آموزش الکترونیکی در سطوح مختلف میباشد. مقصودمان از آموزش الکترونیکی یا آموزش مجازی پارادایم جدیدی است که در حوزه آموزش و یادگیری پدید آمده است و در واقع نوعی از یادگیری است که در هر زمینه، برای هر فرد، در هر زمان و در هر مکان، به صورت مادامالعمر فراهم باشد. آموزش الکترونیکی یک نظام آموزشی هنرمندانه و راهحل جامعی است که برای کشورهایی که خواهان حرکت در مسیر فناوری روز و تغییر روشها و محیطهای آموزشی خود هستند، امکان دستیابی به شیوههای نوین آموزشی را فراهم مینماید اما باید بدانیم که هر رویکرد علمی، به شرط آنکه درست طراحی و جاری شود در حد و اندازه خود خروجی و نتایج اثربخش دارد و از این رو انتظار حل همه مسائل آموزشی و قابلیت ایجاد هر نوع تغییراتی در فراگیران، در کوتاه مدت، میتواند سادهانگارانه باشد. لیکن انتظار میرود که برنامهریزان آموزشی نهایت اهتمام و تلاش خود را صرف کاهش آسیبهای موجود و احتمالی کنند. تا فراگیران با خاطری آسوده و به دور از اضطراب و با حفظ استقلال و اعتماد به نفس، به فعالیتهای مورد نظر خود بپردازند و محتوای مورد نیاز خود را دریافت کنند. کارنامه حاصل از تلاشهای انجام شده در این هفت ماه اخیر نشانگر نکات سودمندی چون: درک سریع تغییرات حادث شده؛ سرعت همسازی و همراهی با کار در فضای مجازی؛ کاربست ابزارها و تکنولوژیهای نو؛ و خلاقیت در تولید محتوای علمی هستیم.
*پیام به کنفرانس
آسیب شناسی آموزش و یادگیری الکترونیکی در ایران
وزیر علوم تحقیقات و فناوری
تاریخ اندیشه و شناخت علمی؛ بیش از هر واقعیت دیگر در خود شواهد و نشانههایی از تحول و تغییر مستمر دارد که دیرزمانی است اندیشمندان این عرصه را به غور و بررسی فراخوانده و حاصل تلاششان را در بیان ظهور و فرود آرا، الگوها و سرمشقهای تجربه و محقق شده میبینیم. بیگمان این تطور بیش از هر چیز ریشه در مواجهه با شرایط تازه و سربرآوردن پرسشها و مسائل جدید در ساحتهای نظری و عملی دارد. تاریخ دانش گواه بر این است که مداقه و تأمل در هر کدام از این ساحتها جریانساز بوده است ...
چرا که به تعبیر مولوی: هم سؤال از علم خیزد هم جواب؛ مهم اینکه در شرایط پرتغییر بقا، استمرار و بالندگی هر نهاد و نظامی به میزان توان آن در افق گشایی و داشتن نگاه آیندهنگر و نیز خط مشیهای بدیل و چندگانه است تا به اقتضای شرایط، منابع و فرصتهای در اختیار مناسبترین را انتخاب و با کمترین وقفه و تعلیقهایی که در مسیر گریزی از آنها نیست؛ حرکت مجموعه را استمرار بخشد. پر پیدا است که در این راه آسیبشناسی بموقع و درست پیامدهای مترتب بر خط مشی و رویههای گزینش شده امری واجب و الزامی است. البته ورود و اعتنای به این مهم نیز نشانی از هوشمندی و فراست یک مجموعه دارد که خود انتقادی و خود کاوی را فرصتی برای نیل به رفع کاستیها و آسیبها و رسیدن به مطلوبهای بیشتر میداند؛ که از این بابت باید تلاش دستاندرکاران این کنفرانس را شایسته تقدیر بدانیم. امروزه دیگر بر کسی پوشیده نیست که جامعه جهانی از جمله کشور ایران با شیوع ویروس کووید 19 مواجه با شرایط تازهای شده است. این مواجهه برای مجموعههایی که هویت خود را با حضور و فعالیتهای جمعی و گروهی اثبات میکنند؛ مانند دانشگاهها و مراکز آموزشی نمود و پیدایی بیشتر دارد. از طرفی انجام مأموریتها و کارویژههای تعریف شده برای این مجموعهها میطلبید که واکنشهای فوری را به شرایط عارض شده داشته باشند. بدیهی است که بازنمایی این واکنشها را باید در بازآراییها و باز تنظیمات جدید دید که بیگمان این امر در بخش آموزش نهاد دانشگاه و مراکز آموزش عالی نمایی بیشتری دارد. واقعیتی که خود را در سیاست تلفیقی آموزش مجازی و حضوری در قالب چرخشی تازه نشان داد. چنین چرخشی بنا به ماهیت و الزامهای مربوط به آن به سان هر تغییر و چرخش دیگر به رغم همه محسنات و قوتهایی که دارد به دور از هزینه و آسیب هم نیست. چرا که نظام تعامل، چارچوبهای ذهنی، سبکها و عادتوارههای ویژه خود را دارد. نکته شایان اهمیت این است که نظام آموزشی باید نوعی بازیادگیری و بازکاوی مستمر را در دستور کار خود داشته باشد زیرا اگر از عملکرد گذشته خودشان و دیگران نیاموزند و نتوانند راهکارها و تمهیدات درست کاری را درست و بموقع به کار گیرند ناچار خواهند بود که خطاهای خود را تکرار کنند و این یعنی انفعال و ناکارآمد شدن. تجربه نشان میدهد وقتی امکان آموزش به صورت حضوری فراهم نیست سیستمهای آموزشی با بهرهمندی از تکنولوژی و ایدههای خلاقانه باید بتوانند مأموریت خود را به سرانجام برسانند و آموزش الکترونیکی از مناسبترین رهیافتهای این تلاش گسترده است. افزون بر این سهم شیوههای نوین آموزش الکترونیکی بویژه وقتی که در بستر فضای مجازی قرار میگیرند؛ در یادگیریهای خود راهبر و نیز فراگیری و پایداری آنها از حیث فضا و زمان نباید نادیده گرفته شود. واقعیتی که با بحثهای حوزه عدالت آموزشی و ارتقای کیفیت آموزشی نیز ربط وثیقی دارد. آنگونه که از تحلیل دورنما و اهداف این شیوه از آموزش برمیآید، هدف کلی از ایجاد و توسعه آموزش الکترونیکی، فراهم نمودن امکان دسترسی یکسان، رایگان و جستوجوپذیر در دورههای تحصیل و ایجاد فضای آموزشی یکنواخت برای اقشار مختلف جامعه در هر نقطه و بهینهسازی شیوههای ارائه مطالب درسی به منظور یادگیری عمیقتر و جدیتر است. زیرا در گذر به جامعه اطلاعاتی و عصر دیجیتال نقش عمدهای متوجه نهادهای آموزشی است. لذا آموزش و یادگیری نیز باید براساس رویکردهای جدید تنظیم شود و یکی از مؤثرترین ابزارها در وارد شدن به این پهنه، گسترش آموزش الکترونیکی در سطوح مختلف میباشد. مقصودمان از آموزش الکترونیکی یا آموزش مجازی پارادایم جدیدی است که در حوزه آموزش و یادگیری پدید آمده است و در واقع نوعی از یادگیری است که در هر زمینه، برای هر فرد، در هر زمان و در هر مکان، به صورت مادامالعمر فراهم باشد. آموزش الکترونیکی یک نظام آموزشی هنرمندانه و راهحل جامعی است که برای کشورهایی که خواهان حرکت در مسیر فناوری روز و تغییر روشها و محیطهای آموزشی خود هستند، امکان دستیابی به شیوههای نوین آموزشی را فراهم مینماید اما باید بدانیم که هر رویکرد علمی، به شرط آنکه درست طراحی و جاری شود در حد و اندازه خود خروجی و نتایج اثربخش دارد و از این رو انتظار حل همه مسائل آموزشی و قابلیت ایجاد هر نوع تغییراتی در فراگیران، در کوتاه مدت، میتواند سادهانگارانه باشد. لیکن انتظار میرود که برنامهریزان آموزشی نهایت اهتمام و تلاش خود را صرف کاهش آسیبهای موجود و احتمالی کنند. تا فراگیران با خاطری آسوده و به دور از اضطراب و با حفظ استقلال و اعتماد به نفس، به فعالیتهای مورد نظر خود بپردازند و محتوای مورد نیاز خود را دریافت کنند. کارنامه حاصل از تلاشهای انجام شده در این هفت ماه اخیر نشانگر نکات سودمندی چون: درک سریع تغییرات حادث شده؛ سرعت همسازی و همراهی با کار در فضای مجازی؛ کاربست ابزارها و تکنولوژیهای نو؛ و خلاقیت در تولید محتوای علمی هستیم.
*پیام به کنفرانس
آسیب شناسی آموزش و یادگیری الکترونیکی در ایران
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 021
پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
سرقت و دزدی به خاطر هیجان/ آقای اکبری: در صفحه حوادث روزنامه درج شده بود که یک جوانی عنوان کرده بود که به خاطر هیجان دنبال دزدی و سرقت میرود. از سن 12 سالگی دنبال دزدی و سرقت بوده تا الان که 48 سالش شده و در این سالها هم چند سال زندان و چند سال بیرون بوده. امیدوارم این افراد از کار زشتشان متنبه شوند.
همسانسازی انجام شده، اما حقوقمان در حداقل است: احمد ربانی از ساری: همسانسازی و یکسانسازی حقوق بازنشستگان انجام گرفت اما حقوق ما همچنان در حداقل است. یارانه معیشتی ما را هم قطع کردهاند. به کجا باید رجوع کنیم؟ کسی جوابگوی ما نیست.
توهین به رئیسجمهوری توهین به مردم است/ آقای بهامین از کاشان: نمایندگانی که در مجلس مقابل آقای روحانی میایستند و به ایشان توهین میکنند. میخواستم بگویم که شما نماینده مردم نیستید. مسأله مربوط به آقای روحانی و دولت نیست.مسأله اقتصادی برمی گردد به شیطان بزرگ امریکای جهانخوار. شما اگر راست میگویید مسأله پول مملکت را حل کنید.
تلفن: 88769075 021
پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
سرقت و دزدی به خاطر هیجان/ آقای اکبری: در صفحه حوادث روزنامه درج شده بود که یک جوانی عنوان کرده بود که به خاطر هیجان دنبال دزدی و سرقت میرود. از سن 12 سالگی دنبال دزدی و سرقت بوده تا الان که 48 سالش شده و در این سالها هم چند سال زندان و چند سال بیرون بوده. امیدوارم این افراد از کار زشتشان متنبه شوند.
همسانسازی انجام شده، اما حقوقمان در حداقل است: احمد ربانی از ساری: همسانسازی و یکسانسازی حقوق بازنشستگان انجام گرفت اما حقوق ما همچنان در حداقل است. یارانه معیشتی ما را هم قطع کردهاند. به کجا باید رجوع کنیم؟ کسی جوابگوی ما نیست.
توهین به رئیسجمهوری توهین به مردم است/ آقای بهامین از کاشان: نمایندگانی که در مجلس مقابل آقای روحانی میایستند و به ایشان توهین میکنند. میخواستم بگویم که شما نماینده مردم نیستید. مسأله مربوط به آقای روحانی و دولت نیست.مسأله اقتصادی برمی گردد به شیطان بزرگ امریکای جهانخوار. شما اگر راست میگویید مسأله پول مملکت را حل کنید.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
استقبال از آتش بس در قره باغ
-
باتو میخوانیم در فردوس ایران
-
ماسک بزنید جریمه نشوید
-
درباره پیشبرد نقشه همکاری ۲۵ ساله با چین گفت وگو کردم
-
مثل روز روشن بود که شکایت النصر به جایی نمیرسد
-
رونق کسب و کار با تسهیلات کرونایی
-
کدخدایی: نظر فقها درباره ریاست جمهوری خانمها تغییری نکرده است
-
فراری دادن متهمان از ترس افشاگری
-
ظریف: درباره پیشبرد نقشه همکاری ۲۵ ساله با چین گفت وگو کردم
-
چرایی سرپیچی از مقررات پیشگیرانه در بحران کرونا
-
در سوگ سیاوش
-
ناکامیهای متوالی ترامپ را هتاک کرده است
-
آموزش الکترونیکی در عصر کرونا و پساکرونا
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین